عقیده امامت
عقیده امامت اصل الاصول وبنیاد شیعه می باشد .
درکتب شیعه اگر چه عقیده امامت را مرتبه پنجم داده اند ولی اصل الاصول عقایدشان امامت است .
1 – توحید
2- نبوت
3- معاد
4 – عدل
5- امامت
تمام کتب شیعه امامت را در مرتبه پنجم قرار می دهند ولی طوری که از کتب آن ها مترشح می شود که آن ها این عقیده را بنیاد مذهب خود می دانند شیخ حلی آغاز کتاب خود با این الفاظ شروع می کند : منهاج السنه جلد 1 صفحه 16
أما بَعدفَهذِه رِسالَه شَرِیفَه ، ومقا له لطیفه اشتملت علی اهم المطالب فی احکام الدین واشرف مسایل المسلمین وهی مسئله الامامه التی یحصل إدراکها نیل درجه الکرامه وهی احد ارکان الایمان المستحق بسسب الخلود فی الجنان والتخلص من غضب الرحمن فقد قال رسول الله ( من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه .
( منهاج السنه جلد 1 صفحه 16)
خلاصه مطلب این است که : این رساله بر مسئله ای مشتمل است یعنی مسئله امامت . واین مسئله مهمتری حکم دین است و در مسایل اسلامی از همه اشرف تر می باشد و مدار سعادت اخروی وخلود فی الجنه بر همین است وبغیر از معرفت آن از دنیا رفتن مطابق با موت جاهلیت است .
حتی از این هم مهمتر بلکه عقیده توحید وعدل تمهیدی برای نبوت . ونبوت را هم تمهیدی برای امامت می دانند ( منهاج السنه جلد 1 صفحه 30 )
وعقیده دارند که برای امامت از تمام انبیاء عهد گرفته شده است و امامان شیعه در این موضوع صد ها روایت نقل کرده اند که برای اثبات آن به یکی از آن ها اکتفا می نماییم بحار الانوار کتاب الامامه باب تفضیلهم علی الانبیاء می نویسد که :
الحسن بن ابی الحسن الدیلمی باسناده عن فرج بن ابی شیبه قال سمعت ابا عبدالله وقد تلا هذه الآیه : (( وَإذ أَخَذَاللهُ مِثاقَ النَّبِیِّن لَما آتَیتُکُم مِن کِتاب وَ حِکمَه ثُمَّ جَآءَ کُم رَسُول مُصَدِّق لما مَعَکُم لَتُومِنُنَّ بِه )) ولم یبعث الله نبی اولا رسولا الا واخذ علیه المیثاق لمحمد با لنبوه ولعلی با الإمامه .
( بحار الانوار جلد 6 صفحه 20 )
ترجمه : امام جعفر آیه 74 سوره آل عمران را تفسیر نموده در باره تفسیر ( لَتُومِنُنَّ بِه ) فرمود مراد از این این است که انبیاء کرام را حکم داد که بر رسول الله ایمان بیاورید و منظور از ( لَنَنصُرَنَّه ) این است که وصی رسول اکرم یعنی حضرت علی را نصرت بکنید وامام جعفر فرمودند که هر نبی را که الله تعالی فرستاده به نبوت حضرت رسول وامامت حضرت علی از آن ها عهد گرفته است .
واین مسئله را هم به امامان منسوب می کند که آن ها گفته اند که انسان فقط بر عقیده امامت مکلّف است و در این باره علامه کلینی در اصول کافی کتاب الحجه باب التسلیم وفضل المسلمین هفت روایت می نویسد که اولین روایتش را ما درج می کنیم .
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن عیسی ، عن بن سنان ، عن بن مسکان عن سدیر قال : قلت لابی جعفر انی ترکت موالیک مختلفین یتبره بعضهم من بعض : قال : فقال وما انت وذاک . انما کلف الناس ثلاثه . معرفه الائمه والتسلیم لهم فیها ورد علیهم والرد الیهم فیما اختلفو ا فیه .
( اصول کافی جلد 1 صفحه 390 )
ترجمه :سدیر می گوید من به امام باقر عرض کردم که من شیعه ها را در حالتی ترک کردم که با هم اختلاف داشتند وبر هم دیگر تبرّا می کردند .فرمود تو چکار داری مردم فقط به سه چیز مکلف هستند .
1 – شناخت ائمه
2 – قبول کردن حکمی که از طرف ائمه باشد
3 – وبر هر حرفی که اختلاف است آن را حواله ائمه کردن
نقطه آغاز افتراق واختلاف شیعه واهل سنت مسئله امامت است
اگر چه بین اهل سنت وشیعه اختلافات فقهی وعقیدتی زیادی وجود دارد ولی اگر کمی تأمل نماییم می بینیم که نقطه آغازین تمام اختلافات مسئله امامت است اهل سنت معتقد هستند که بعد از رسول اکرم فریضه قیادت ویربراهی امت را چهار صحابی جلیل القدر به ترتیب انجام داده اند که به آنها خلفاء راشدین می گویند .و مذهب شیعه بسم الله مذهب خود را بر این اساس قرار داده که بعد از رسول اکرم امام بر حق حضرت علی است واوست که وصی رسول است وخلافت بلا فصل حق او بوده وصحابه از وصیت پیامبر سر پیچی کرده وشخصی را که پیامبر برای امت انتخاب کرده بود اورا گذاشته ودیگر ی را خلیفه نمو دند ونامزد اصلی رسول را به درجه چهارم رساندند .
الغرض ابتداء شیعییت از نظریه امامت شروع می شود همان طوری که علامع حلی در کتابش منهاج الکرامه این نقطه آغازین را نشاندهی نموده است .
وان لما بعث الله محمدا قال بثقل الرساله ونص علی ان الخلیفه بعده علی بن ابی طالب ...............ثم علی بن ابی طالب لمبایعه الخلق له . ( منهاج السنه جلد 1 صفحه 30 )
حاصل ترجمه : رسول اکرم بعد از خود حضرت علی را به عنوان خلیفه مقرر کرده بود وبعد از آن به ترتیب یازده امام دیگر را ..ولی اهل سنت می گویند که بعد از رسول اکرم ابوبکر خلیفه بوده وبعد از آن عمر وبعد از او عثمان وبعد از آن علی .
تمام اصول وفروع شیعه براساس امامت است .
نزد اهل سنت ادله احکام به ترتییب چهار مورد هستند.
1 – کتاب الله
2 – سنت رسول الله
3 – اجماع امت
4 – اجتهاد وقیاس مجتهدین امت
اما در نزد اهل تشیع دلایل احکام فقط سه تا هستند .
1 – کتاب الله
2- سنت رسول الله
3- اقوال وارشادات ائمه
نزد شیعه بغیر از امام اجماع باطل است واگر با دقت در اقوال شیعه نظری بیندازیم در نزد آنان مرجع هر سه دلیل فقط اقوال ائمه است مثلا هر آیت قرآن باید به تایید امام برسد اگر ائمه بگویند که این آیت اینجوری بوده بنا به قول امام قبول کردن آن ضروری است که ((این مسئله در مباحث آینده مورد بررسی قرار می گیرد)).
خلاصه این که قرآن کلام الهی است ولی قرآن برای اثبات خود نیاز به اقوال ائمه دارد و کلام الهی بودن آن موقوف به تصدیق وتصویب ائمه می باشد .
واقوال نبی کریم (ص ) هم زمانی اعتبار دارند که به تایید امام برسند ویا موافق با قول امام باشند و چون که صحابه نزد آنان عادل نیستند روایات آنان زمانی اعتبار دارند که موافق با قول ائمه باشند ویا از ائمه روایت شده باشند واگر روایت صحابی به تایید امام نرسید ساقط الاعتبار است چنانچه ملا باقر مجلسی در بحار الانوار جزئ دوم کتاب العلم باب (28) آورده است که :
ماترویه العامه من اخبارالرسول (ص) وان الصحیح من ذالک عندهم علیه السلام والنهی عن الرجوع الی اخبارالمخالفین وفیه ذکرالکاذبین .
( بحارالانوار...جلد 2 صفحه 214 )
از روایاتی که غیر شیعه روایت کرده اند روایتی صحیح است که نزد ائمه باشد ورجوع کردن بطرف روایات مخالفین ممنوع است .
در این باب 14 روایت نقل شده است که روایات تایید نشده توسط ائمه ساقط الاعتبارند .
واز تمام این امور قطع نظر کرده لقب شیعه امامیه خود دلیلی براین مسئله است که نشان امتیازی شیعه عقیده امامت است چون هر فرقه ای خود را به لقبی ملقب می کند که نشان اعتقادی ونظریاتی انان را به نمایش بگذارد مثلا لقب اهل السنه والجماعه نشانگر این است که قطب اعتقادات آنان ( ما انا علیه واصحابی ) است ومدار اعتقادات واعمال واخلاق آنان سنت نبوی وسنت اصحاب پیامبر است . ومعتزله خود را اصحاب التوحید والعدل می نامند چون به خیال آنان فلسفه اعتقادی انان حول توحید وعدل می چرخد وشیعه خود را به امامیه واثنا عشریه ملقب می کنند وهر شخصی می فهمد که تمام اعمال واخلاق واصول وفروع شیعه حول محور وقطب امامت می چرخد .
پس چون ریشه تمام اعتقادات واعمال واخلاق شیعه امامت است ونقطه آغزین اختلاف با تمام امت همین مسئله امامت است ما برآن شدیم که مسئله امامت را بصورت کامل ومدلل از دلایل شیعه بررسی بنماییم تا حقیقت امامت برای امت مسلمان روشن گردد لذا این موضوع را کاملا دنبال نمایید تا ازحقیقت امامت آگاهی بیابیم . منتظر مباحث بعدی امامت باشید وبا نظرات خودتان مرا راهنمایی بنمایید .
عقیده امامت 2
موجد عقیده امامت عبدالله بن سبای یهودی است .
مهم ترین عقیده اهل تشیع همان طور که در مبحث اول بررسی شد عقیده امامت است واین عقیده را از تمام عقاید باارزش تر ومهم تر می دانند حتی ایمان آنان بدون این عقیده ارزشی ندارد در حالی که درمورد عقیده امامت در قرآن هیچ گونه آیه ای که دلالت بر امامت بکند وجود ندارد و بعد از گذشت 25 سال از وفات نبی اکرم ( ص ) این بدعت شروع شد وشیطان با همکاری شخصی به نام عبدالله بن سبا این عقیده را ایجاد نمودند وگروهی را از اسلام جدا کرده در گودال های شرک وامام پرستی انداختند.وهمانطور که در کتب شیعه ها آمده این عقیده برای اولین بار توسط همین شخص ایجاد شده است .
چنانچه علامه مامقانی وملاباقر مجلسی در کتاب بحارالانوار به نقل از رجال کشی می نویسد که :
وذکر بعض أهل العلم ان عبدالله بن سبا کان یهودیا فاسلم ووالی علیا علیه السلام وکان یقول وهو علی یهودیته فی یوشع بن نون وصی موسی با ا لغلو فقال فی اسلامه بعد وفات رسول الله فی علی مثل ذالک .
( بحارالانوار ....ج 25 ....ص 287 )
بعضی از اهل علم ذکر کرده اند که عبدالله بن سبا یهودی بود ه واسلام را قبول کرد وقایل بر ولایت حضرت علی شد واو در زمان یهودیت خود در مورد یوشع بن نون غلو نمود واو را وصی موسی می دانست وبعد از قبول اسلام این غلو را در مورد حضرت علی اظهار نمود و بعد از وفات پیامبر ( ص ) علی را وصی او می دانست ..
وکان اول من أشهر بالقول بفرض امامه علی وأظهر البرائه من أعدائه وکاشف مخالفیه وأکفرهم . فمن ههنا قال من خالف الشیعه أصل التشیع والرفض مدخوذ من الیهودیه .
( بحار الانوار ....ج 25 .... ص287 )
این اولین کسی است که اعلام کرد که امامت حضرت علی فرض است واز دشمنان حضرت علی ابراز بیزاری نمود ومخالفین حضرت علی را کافر قرار داد . وبنا به همین مسئله بعضی از مخالفین شیعه می گویند که تشیع وروافض زاییده ی یهودیت هستند .
ضمنا علامه کشی یکی از اکابر شیعه در قرن چهارم است که برای اولین با ر در مورد دسماء الرجال دو کتاب رجال کشی ورجال نجاشی را تأ لیف نمود ورد مورد تألیفات او ملا باقر مجلسی می نویسد که :
وکتابا الرجال علیهما مدارالعلماء الأخیار فی الأعصار والأمصار .
( بحار الانوار ...ج 1 .... ص 33 )
دو کتاب علامه کشی مورد پسند تمام علماء اخیار در تمام زمانه ها هستند .
پس کسی که مدار علماء شان بر آن می چرخد خود اعتراف می کند که سنگ بنیاد نظریه امامت از یهودیت به تشیع وارد شده وپیشوای اهل تشیع در عقیده امامت شخصی بنام عبداله بن سبای یهودی می باشد .اگر الآن علماء شیعه کفران نعمت می کنند ومرشد اول خود را انکار می کنند و یا طفره می روند چه کنیم که جهل را علاجی نیست . والله تعالی می دانسته که جاهل علاج نمی شود به همین خاطر حکم داده که وقتی شما سروکارتان با جاهلی افتاد شما کوتاه بیایید .( إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما ) .
واین مسئله چیزی است که هم علماء سنی وهم شیعه ها اعتراف به آن می کنند که موجد اول عقاید امامت وعصمت همین شخص منافق بوده است و علامه بن تیمیه رحمه الله در کتاب منهاج السنه می نویسد .
اول من ابتدع الرفض والقول باالنص علی علی وعصمته کان منافقا زندیقا اراد الفساد دین الاسلام .
( منهاج ا السنه ... ج 3 . ص 261 )
ادعایی که اعل تشیع در مورد امام معصوم علیه اهل سنت می کنند در اصل اختراع یک فرد زندیق و منافق است ( عبدالله بن سبای یهودی ) .
عقایدی را که توسط این فرد ملون ایجاد شده وسر لوحه مذهب اهل تشیع قرار گرفتند عبارتند از .
1 – افضلیت حضرت علی از شیخین
2 – خلافت حق بلا فصل حضرت علی است .
3 – امامت فرض وائمه معصوم هستند .
و این عقاید اصولی ترین عقاید شیعه هستند یعنی اصول مذهب شیعه ساخته یک فرد منافق یهودی است که بنیه ی این مذهب بر تخریب اسلام بنا شده است .در حالی علماء معاصر شیعه این عقاید را تبلیغات می کنند که خود ائمه از این فرد واین عقاید ابراز بیزاری کرده اند .همان طور که ملا باقر مجلسی در کتاب خود بحار به نقل از امام جعفر صادق می نویسد که :
وکان امیر المومنین أصدق من برأالله من بعد رسول الله وکان اللذی یکذب علیه ویعمل فی تکذییب صدقه بما یفتری علیه من الکذب عبدالله بن سبا لعنه الله .
( بحار الانوار ... . ج 2 ... ص 217 )
امام جعفر می فرماید حضرت علی بعد از پیامبر راستگو تر بود ولی شخصی پشت سر او دروغ می ساخت وآن قدر دروغ درست کرد که راست را دروغ ثابت کرد او عبدالله بن سبا بود الله تعالی او را لعنت کند وتمام دروغ هایی که بر علیه امیر درست می کرد همین عقایدی هستند که الآن گل سر سبد مذهب شیعه قرار گرفتند ..
ودر جایی دیگر به نقل از امام زین العابدین نقل کرده می نویسد که :
لعن الله من کذب علینا انی ذکرت عبدالله بن سبا فقامت کل شعره فی جسدی لقد إدعا امرا عظیما ما له لعنه الله .
( بحار الانوار ...... ج 25 ..... ص 286 )
لعنت خدا بر کسی که علیه ما دروغ می گوید وقتی که عبدالله بن سبا را یاد می کنم موی بدن من سیخ می شوند او ادعای بزرگی نمود الله تعالی او را لعنت کند ..
وخصوصا فاضل محشی بحار الانوار در حاشیه آن جمله قشنگی می نویسد که ذکر آن خالی از لطف نیست او می نویسد که :
کان قبل ذالک یتقون ولا یقولون علانیه تلک الامور فظهر وترک التقیه وأعلن القول بذلک القول بکفر المخالفین من مختصاته لعنه الله علیه .
( بحار الانوار .... ج 25 ....... ص 287 )
قبل از عبدالله بن سبا تقیه می کردند واموری مانند ( وصی بودن حضرت علی ، أحقّ بالإمامت وأفضلیت علی ) را بصورت علنی نمی گفتند لیکن این ملعون تقیه را رها کرده وذکر این موارد را بصورت علنی شروع کرد . ومخالفین علی را به کفر منصوب کردن یکی از مختصات اوست الله تعالی اورا لعنت کند .
بله دوستان خدا لعنت کند کسی را که در این مورد تقیه را رها می کند وعلانیه این عقاید را تبلیغات می کند این جمله زیبا از کتاب خودشان برای خودشان می باشد در قرآن هم بعضی قرآن تلاوت می کنند و خود بر خود لعنت می فرستند واین قوم هم خود برای خودشان واهل بیتشان وعلمایشان لعنت می فرستند وجالب این که یکی از مختصات این لعنت شده این است که مخالفین علی را که آن ها اهل سنت را می دانند منسوب به کفر می نمایند در حالی که لعنت ائمه بطرف خودشان می باشد .
پس بدانیم که اساسی ترین اصول مذهب شیعه ساخته شخصی منافق به نام عبدالله بن سبا ی یهودی است که بر اساس همین سه اصل در مورد وصایت وامامت وافضلیت وعصمت ائمه علماء شیعه هزاران روایت دروغین وجعلی بنا کردند وبه طرف ائمه منسوب می کردند و رد حق ائمه آن قدر غلو نمودن که حتی آنان را از انبیاء هم بالا تر قرار دادند و حتی مداحان بی ترمز ملعون ائمه را از خدا هم بالاتر قرار می دهند لعنت الله تعالی بر این گروه غالی که با غلوشان اسلام را تخریب وامت اسلام را تکه تکه کردند ..
مطلب را دنبال کنید ادامه دارد ودر آینده در مورد غلویات شیعه بصورت جداگانه ومفصل ومستند بحث خواهیم نمود .
موفق باشید .