ایمان صحابه از نطر حضرت علی (رض )
قوم والله میامین الرای مراجیح العلم . ئقاویل با الحق . متاریک للمعنی مضوا قدما علی الطریقه واوجفوا علی المحجه فظفروا بالعقبی الدائمه والکرامه البارده .
( نهج البلاغه خطبه ۱۱۵ )
حضرت علی می فرماید : بخدا گروهی بودند دارای رای ها ونظرهای پاکیزه وحلم وبردباری شان از دیگران بیشتر . گفتارشان حق وراه راست را برگزیده وآن را مقدم داشته وبر آن گذشتند وبسوی آن شتافتند وبه عاقبتی جاویدان وکرامتی نیک وگوارا دست یافتند .
بله دوستان این است جملات زیبایی که حضرت علی در حق صحابه از زبان مبارکش بیرون می آورد وامروزه کسانی که ادعای عشق علی را می کنند بر خلاف وجدان و خواسته علی به دوستانش تو هین می کنند واین آخوند های رسوا چقدر این ملت بی شرم را استحمار کرده اند شما خودتان خدس بزنید اینان کسانی هستند که لعنت الله و رسولش وتمام موجودات بر آنان همچون باران بهاری سرازیر است این لعنت ها مبارکشان باد .
لعنت الله علیهم اجمعین
۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه
افراد بد تر از حیوان ۱
۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه
جهاد با شیعیان رافضی وحکم آن
این یک مسئله فقهی است که اگر کفار سرزمینی را که متعلق به مسلمانان بوده باشد از آنان غضب نمایند،بنابه اجماع علمای مذاهب،آزاد سازی آن سرزمین بر همگان لازم و واجب می گردد و( این مسئله را می توانید در کتب فقهی مطالعه و بررسی نمایید) سرزمین ایران از آن مسلمانان سنی مذهب بوده و توسط رافضیهای صفویه غضب شده است،لذا آزادسازی چنین سرزمین بنابه فتوای علمای مذاهب لازم و فرض است شیخ الاسلام ابن تیمیه در مجموع الفتاوی جلد 28 ص 264 فتوا به کفر روافض داده و جهاد با آنان را لازم و واجب دانسته است و اجماع علمای مسلمین را در این باره نقل کرده است ،در عالمگیریه و همچنین در درالمختار جلد 2 ص 398 به نقل از ثمینة الفتاوی ص 12 تالیف مولانا محمد یعقوب شرودی آمده است :
”الرافضی إن کان یسب الشیخین و یلعنهما (العیاذ بالله ) فهو کافر و هولاء القوم خارجون عن ملة الاسلام فأحکامهم أحکام المرتدین.“
رافضی اگر شیخین( ابوبکر و عمر) را دشنام دهد و آنان را ( العیاذ بالله ) لعن و نفرین کند، چنین شخصی کافر می شود،و این رافضیان از ملت اسلام خارجند و احکام ایشان احکام مرتدین است.
(یعنی با آنان مانند مرتدین بر خورد می شود) در مجموعه رسائل ابن عابدین، جلد اول ص 359 آمده است:
”قال فی التتارخانیة لو قذف عائشة رضی الله عنها با لزنا کفر بالله.
( در تتارخانیه آمده است: اگر کسی عائشه رضی الله عنها را متهم به زنا کرد کافر می شود.)
در ظهیریة چنین آمده است:
”و من أنکر امامة أبی بکر فهو کافر علی قول بعضهم و قال بعضهم مبتدع و لیس بکافر و الصحیح أنه کافر و کذا من أنکر خلافة عمر و هو أصح الأقوال.“
(کسی که امامت ابوبکر صدیق را انکار کند بنابه قول برخی از علما چنین شخصی کافر است و برخی گفته اند: مبتدع ( فاسق ) است و کافر نیست و لیکن صحیح آن است که کافر می شود و همچنین کسیکه خلافت عمر را انکار کند کافر می شود و درست ترین اقوال همین است.
ودر بزّازیه گفته است:
”و یجب إکفار الروافض، و من أنکر خلافة أبی بکر فهو کافر فی الصحیح و منکر خلافة عمر کافر فی الأصح.“
(و کافر دانستن روافض، واجب می باشد و کسی که خلافت ابوبکر را انکار کند، بنا به قول صحیح، چنین شخصی کافر محسوب می شود.)
و همچنین در ص 368و369 مجموعه رسائل ابن عابدین،دلائل کفر شیعیان رافضی بیان شده است که این هر دو صفحه ضمیمه پیام است،و آن اینکه از علامه ابومسعود در رابطه با شیعه سوال شده است که آیا جنگ با آنان حلال و روا است و اگر کسی از ما در جنگ با آنان کشته شد،شهید محسوب می شود؟ جنگ آنان چگونه روا می باشد در حالی که کلمه می گویند و ادعا می کنند که رهبرشان از اولاد پیامبر صلی الله علیه و سلم است؟
”إن قتالهم جهاد أکبر والمقتول منا فی المعرکة شهید...“
(جنگ با آنان جهاد اکبر است و اگر کسی از ما در جنگ با آنان کشته شد شهید است...)
ودلائل کفر روافض را بیان کرده است از جمله آنکه:
1- شیخین یعنی ابوبکر وعمر رضی الله عنها را دشنام می دهند و دشنام دادن ایشان کفر است.
2- عائشه صدیقه را دشنام می دهند و نسبت به وی زبان درازی می کنند و حال آنکه خداوند برائت و پاکی او را نازل کرده است.
3- توهین به همسر پیامبر صلی الله علیه و سلم توهین به شخص پیامبر محسوب میشود- و توهین به پیامبر کفر است.
” فلذا أجمع علماء الأعصار علی إباحة قتلهم و إن من شک فی کفرهم کان کافرا“
( پس بنابراین اجماع علمای همه قرون بر روا بودن کشتن ایشان است و اگر کسی در کفر ایشان شک کرد کافر می شود)
و در ادامه می افزاید:
”جنگ با ایشان مهم تر است از جنگ با سایر کفار؛ چرا که ابوبکر صدیق رضی الله عنه جنگ با مسیلمه کذاب و پیروانش را در اولویت قرار داد و بعد از پاکسازی سرزمین- جزیرة العرب- از مسیلمه ها به فتح شام و غیره آن پرداخت“.
وهمچنین حضرت علی رضی الله عنه جنگ با خوارج را در اولویت قرار داد.
پس بدون شک جهاد با ایشان (روافض) مهم تر است از جهاد با سایر کفار - در این هیچ شکی نیست که کشته های ما در جنگ با ایشان شهیدند.
در خاتمه،این بحث را با فتوای کفر و لعن شیعه از زبان شیعه خاتمه می دهیم .
در کتاب من لایحضره الفقیه - یکی از کتب معتبر شیعه تالیف ابی جعفر صدوق محمد بن علی- صفحه 188،درباره اذان از حضرت جعفر صادق نقل شده است و آن اینکه از ایشان در مورد اذان سوال می شود و ایشان کلمات اذان را مانند اذان اهل سنت بازگو می کنند البته به اضافه ” حی علی خیر العمل“ و تکرار لاإله إلا الله .
ومصنف این کتاب با صراحت تمام می گوید:
”هذا هوالأذان الصحیح لایزاد فیه ولاینقص منه. والمفوضة لعنهم الله قد وضعوا أخباراً وزادوا فی الأ ذان ”محمد و آل محمد خیر البریة“ مرتین.
”و فی بعض روایاتهم بعد أشهدأن محمداً رسول الله ،أشهد أن علیاً ولی الله - مرتین. و منهم من روی بدل ذلک أشهد أن علیاً امیر المومنین حقاً - مرتین.“
این اذان صحیح است و در آن اضافه و یا -از کلمات آن کم نمی شود و لیکن مفوضه که خدا ایشان را لعنت کند،اخباری را وضع کرده اند و در اذان ” محمد و آل محمد خیر البریه“ را اضافه کرده اند، و در بر خی از روایاتشان بعد از ”أشهد أن محمداً رسول الله“ ، ”أشهد أن علیاً ولی الله“ را و برخی از ایشان به جای آن ”اشهد أن علیاًامیرالومنین حقاً“ را تکرار و اضافه کرده اند.و در پاورقی کتاب مذکور در تشریح مفوضه می نویسد:
”المفوضة: فرقة ضالة قالت بأن الله خلق محمداً وفوض إلیه خلق الدنیا فهو الخلاق، و قیل بل فوض ذلک الی علی علیه السلام،....
مفوضه گروهک گمراه و کافرند که گفته اند خداوند محمد را آفریده وسپس خلقت دنیا را به او سپرده است و او خلاق است و گفته شده است که خلقت دنیا به علی سپرده شده است و البته این ”مفوضه“ غیر از آن کسانی می باشند که بندگان را خالق افعال خویش می دانند مانند معتزله و امثال ایشان“.
حاصل کلام اینکه:
شیعیان رافضی سبایی که در حال حاضر بنام گروهک حجتیه از آنها یاد میشود و در رأس آنها خامنه ای قرار دارد یک گروهک کافر و مرتد و خارج از دایره اسلامند وجنگ با آنها بنابه فتوای علمای خدا جوی، نه تنها هلاکت نیست بلکه یک وظیفه دینی و شرعی است و باید دراولویت کاری هر مسلمان با غیرتی قرار گیرد و کسانی که در راستای دفاع از آرمان صحابه و عقیده و حراست از حرمت یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم،کشته می شوند، شهیدند.
به امید آنکه با این نوشتار گامی در جهت بیداری دینی و آگاهی جوانان اهل سنت و فرهیختگان راه حق برداشته باشیم.
به امید پیروزی حق بر باطل
افراد بد تر از حیوان
بنام الله
ایمان صحابه از نظر حضرت علی ( رض )
1 – لَقَد رأَیتُ أَصحابَ مُحَمَّد (ص) فَما رَأی أَحَدَا مِنکُم یُشَبِّههُ لَقَد کَانُوا یُصَّحُونَ شَعثَا غَبرَا وَقَد بَاتُو ا سُجَّدَا وَ قِیَامَا یُرَاوِحُونَ جِبَاهُهُم وَخُدُودُهُم وَیَقِفُونَ عَلی مَثلِ الجَمَرِ مِن ذِکر هَمِلَت أعیُنُهُم رَکِبَ المُعزِی مِن طُولِ سُجُودِِهِم إذَا ذُکِرَاللهَ العَاصِفَ خَوفَا مِنَ العِقَابِ وَرِجَآءَ لِلثَّوَابِ .
( نهج البلاغه جلد 1 ص 190 )
وآن طوری که من اصحاب محمد ( ص ) را دیدم یکی از شما ها را آن طور نمی بینم آنان به هیئت ژولیده مویی وگرد آلودگی صبح می کردند زیرا که شب را به سجده وقیام بسر می آوردند میان رخسارها وپیشانی های خود نوبت گذاشته بودند ( گاهی رخ به خاک وگاهی پیشانی بر زمین می سودند وچنان در سوز وگداز ) وبه یاد قیامت ومعاد خود بودند که گویی بر سر آتش پاره های سوزان قدم نهاده اند وبین دو چشمان شان از طول سجده شان همچون زانوی بز ها پینه بسته بود همین که نام خداوند سبحان به میان می آمد ( از سوز عشق ودرد فراق ) چنان اشک از چشمان شان سیلان می کرد که جیب ودامان شان تر می گردید واز خوف ، عقاب وامید به ثواب خداوند همچون درختی که در روز تند باد می لرزد بر خویش می لرزیدند .
این جملات زیبایی است که حضرت علی در حق اصحاب پیامبر (ص ) به زبان می راند واز آنان تعریف می کند اما چرا کسانی که خود را عاشق حضرت علی می دانند به اصحاب پیامبر توهین می کنند وآیا چشم دیدن حق ویا گوش شنیدن حق را ندارند اینان کسانی هستند که خداوند در باره آنان می فرماید.
وَلَقَد ذَرأنا لِجَهَنَّمَ کَثیِرَا مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ لَهُم قُلُوبُ لَا یَفقَهُونَ بِهَا وَلَهُم أَعیُن لَا یُبصِرُونَ بِهَا وَ لَهُم آذَانُ لَا یَسمَعُونَ بِهَا اُو لَئِکَ کَاالأَنعَامِ بَل هُم أَضَلّ اُولئِکَ هُمُ الغَافِلُون .
وهر آیینه بیافریدیم برای دوزخ بسیاری از جنیان وآدمیان ایشان را دلهاست که نمی فهمند بآن وایشان را چشم هاست که نمی بینند به آن وایشان را گوشهاست که نمی شنوند به آن ایشان مانند چهار پایانند بلکه گمراه ترند ایشانند بیخبران .
( اعراف آیه 179 )
بله دوستان این افراد کسانی هستند که نه دلشان برای علی سوخته ونه برای اسلام بلکه چشم این گروه را فقط صیغه وتجاوز دختران مردم کور کرده است آیا هزاران جمله زیبای حضرت علی رل نمی بینند که اصحاب پیامبر را تعریف می کند ؟
چرا این جملات را می بینند ولی الله تعالی مهر ضلالت را بر قلب ،چشم .گوش آنان زده است همین گروه هستند که از حیوان هم پست ترند چون حیوان شعور ندارد واینان با وجود شعور حق را زیر پا می گذارند .
لعنت الله علیهم اجمعین الی یوم الدین
۱۳۸۹ مهر ۶, سهشنبه
فتوای کفر شیعه توسط علماء بزرگ اهل سنت
تاریخ فتوا: 26/11/1427 هـ.ق (2006-12-17 میلادی)
سوال:
حضرت! شیخ (عبد الرحمن بن البرّاک) ، سلام علیکم.
یکی از برادران، تکفیر رافضی هایی را که به اعمال شرک آمیز چون استعانت و استغاثه از حسین و زیارت و حج ضریح ها می پردازند، صحیح ندانسته است.
این برادر (با اینکه از من در طلب علم پیشقدم بوده) گفته تکفیر عقیده شیعیان به معنی تکفیر عامّه جاهلانشان که به سبب امامانشان گمراه شده اند، نیست، بلکه اگر نصیحت شوند و برایشان حجت آورده شود و باز از عقیده فاسدشان برنگردند، آنگاه تکفیر آنان واجب است، نظر حضرت شیخ چیست؟ آیا افراد جاهل آنان معذور از شرک می باشند؟
جواب:
رافضیان خود را شیعه می نامند و ادّعای دوستی آل بیت رسول الله (ص) را دارند، آنها بدترین طوایف امّت اسلامی هستند، مؤسس این مذهب نامش عبد الله بن سبأ است که اصحاب سبئیه یاران افراطی او بودند که ادّعای خدایی علی را کردند و اکنون می بینید که به امامانشان از ذریه علی مقام خدایی می دهند، «اینان به اجماع تمام مسلمین کافرند»!!!، و اگر اسلام را ظاهر و عقیده شان را کتمان کنند، منافق محسوب می شوند، اینان از طوایف افراطی رافضه اند که عدّه ای از علما در موردشان گفته اند: آنها رافضی بودن خود را آشکار، و کفر محضشان را پنهان می دارند.
از میان رافضیان عده ای سبّابه نامیده می شوند.(چون که) آنان ابوبکر و عمر را دشنام می دهند و به آنان بغض و کینه دارند و جز عدّه کمی، آنان را کافر و فاسق می دانند، و در مقابل علی رضی الله عنه را به جانشینی بعد از پیامبر شایسته تر می دانند، (و میگویند) که پیامبر آن را وصیت کرد، ولی صحابه کتمان کردند، و غلو و جفا نمودند.
سپس شیعیان به اصول معتزله مانند نفی صفات و قضا و قدر معتقد شدند و بعد از چندین قرن بر قبور امامنشان ضریح و مسجد بنا کردند و در میان امّت شرک و بدعت قبور را ایجاد نمودند. اکثر طوایف صوفی مسلک نیز به این راه رفتند.
غرض اصلی سخن ما این است که همه رافضیان بدترین امّتند؛ چرا که در آنها تمامی موجبات کفر از جمله تکفیر صحابه، تعطیل صفات، شرک در عبادت با دعا در مورد اموات و استغاثه به آنان گرد آمده است. این واقعیت حال رافضه امامیه است که مشهورترینشان دوازده امامی هستند.
آنان در حقیقت کافر و مشرکند ولی آن را کتمان می کنند، اگر در بین مسلمانان باشند در جهت کتمان عقیده باطلشان و سازش با مخالفان تقیه می کنند، آنان کودکانشان را بر اساس بغض نسبت به صحابه خصوصاً ابوبکر و عمر و غلو در مورد اهل بیت خصوصاً علی و فاطمه و فرزندانشان تربیت می کنند، و اینها نشان می دهد که آنها کافر و مشرک و منافقند!
این حکم برای تمام طایفه آنان است. اما بزرگانشان همانطور که اهل علم بیان داشته اند، حکم بر افراد معین، متوقف بر چند شرط و نبودن مانع است، بر این اساس آنان همانند منافقان، اسلام را ظاهر می کنند. اما باید از آنان بر حذر بود و نباید به چیزهایی که از نصرت اسلام می گویند، مغرور شد.
این سخنان آنان منطبق بر این آیه قرآن است که می فرماید: {وَمِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ} ،وقوله تعالی {وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ }،
و لازم نیست که حتماً یکی از اصول کفریه و بدعیه در آنان جمع شود (که کافر محسوب شوند)، معلوم است که ائمه و علمایشان آنان را به گمراهی کشانده اند و این عذر عوام آنان پذیرفته نیست؛ چرا که آنان افرادی متعصّبند که اصلاً به سخن منادی حق گوش نمی دهند و برای همین اغلب دشمن اهل سنت هستند و هر قدر که بتوانند نسبت به آنان کید و مکر می کنند! ولی به مانند منافقان آن را پنهان می دارند و لذا «خطر شیعیان برای مسلمانان به خاطر خفای امرشان، بزرگتر از خطر یهود و نصاراست»
و به این سببب بسیاری از جاهلان اهل سنت تقریب بین سنی و شیعه را باور کرده اند... در حالی که آن دعوت باطلی است، مذهب اهل سنّت و مذهب شیعه دو ضدّی است که با هم جمع نمی شوند و نزدیک ساختن این دو جز با دست کشیدن از اصول مذهب سنت یا از بعضی از آن یا سکوت در مورد بطلان رافضه ممکن نیست، و این مطلب (سکوت کردن در مورد بطلان عقیده رافضیان) به کلّی از صراط مستقیم منحرف است.
مشرکان هم از پیامبر می خواستند با قسمتهایی از دینشان موافقت کند یا از آنان چیزی نگوید تا آنان هم سکوت کنند، چنانکه خدای تعالی فرموده{ وَدّوا لَو تُدهِنُ فَیُدهِنون}، والله أعلم.
سایت رسمی عبد الرحمن بن البرّاک
نظرى كه درج نشد!!!
چندی پیش در یکی از وبسایتهای شبهه پراکن شیعه در قسمت کامنت ها با تنی چند از دوستان مناقشه می کردیم ، بحثی علمی و منطقی که در میان بحث بنده چند روایت از کتب شیعه ذکر کردم و خواستار پاسخگویی از جانب برادران شدم اما متاسفانه مسئولين وبسايت از درج آن خودداری کردند، نمی دانم علتش چیست؟؟؟ به هر حال تصمیم گرفتند چیزی که آنجا درج نشد را برای وبسایت وزین سنی نیوز بفرستم تا بلکه به گوش برادران برسد.
اما نظر بنده:
آقای ........ نظرت راجع به این کفریات چیست؟
وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ) قال: خلق من خلق الله عز وجل أعظم من جبرائيل وميكائيل كان مع رسول الله صلى الله عليه وآله يخبره ويسدده وهو مع الأئمة من بعده" (أصول الكافـي1/273).
در تفسیر روح می گوید : مخلوقاتی بزرگتر از جبرئیل و میکائیل که همانا ائمه ی بعد از او می باشند. در حالیکه مقصود قرآن می باشد.
ائمه یا خدا!!!
باب فی أن الأئمة يعلمون جميع العلوم التي خرجت إلى الملائكة والأنبياء والرسل عليهم السلام".(أصول الكافـي1/225-256).
کلینی در اصول کافی بابی دارد تحت عنوان: ائمه تمام علومی که بر فرشتگان و انبیاء ورسل داده شده را می دانند.
عن جعفر الصادق:"إنّي لأعلم ما في السّماوات وما في الأرض، واعلم ما في الجنة والنار، وأعلم ما كان وما يكون".(أصول الكافـي1/261)
از جعفر صادق( به دروغ و حاشا که جعفر رضی الله عنه چنین بگوید) روایت شده است که: من می دانم آنچه که در آسمان و زمین است و آنچه که در بهشت و جهنم است و آنچه که در گذشته شده و و در آینده می شود.
ائمه و حفظ کتب تحریف شده:
باب أن الأئمة عندهم جميع الكتب التي نزلت من عند الله عز وجل وأنهم يعرفونها على اختلاف ألسنتها".(أصول الكافي1/227)
کلینی در اصول کافی بابی دارد که: ائمه در نزد آنهاست تمام کتابهایی که خداوند نازل فرموده و با وجود اختلاف زبان آنرا می فهمند.
تعلیق: این در حالی است که خداوند می گوید یهود و نصاری کتب خود را تحریف کردند و این از دو حالت خارج نیست
اول: کتب آنها تحریف نشده بلکه خداوند بوسیله ی ائمه آنرا حفظ کرده است.
دوم : اینکه ائمه کتب تحریف شده را حفظ کرده اند.
شاخدارترین دروغ تاریخ
عن أبي عبد الله أنّ الحسن قال:"إن لله مدينتين، إحداهما بالمشرق والأخرى بالمغرب. وفيها سبعون ألف ألف لغة. يتكلم كل لغة بخلاف لغة صاحبها. وأنا أعرف جميع تلك اللغات". (أصول الكافي1/384-385، كتاب الحجة. باب مولد الحسن بن علي).
از ابوعبدالله روایت شده از حسن که خداوند دو شهر دارد یکی در مشرق و دیگری در مغرب و در آن هفتاد میلیون لغت وجود دارد که هرکدام با دیگری متفاوت است و من همه ی آن زبانها را می داند.
اولا: هفتاد میلیون زبان در آن زمان کجا بوده است ، و چرا اسمی از آن زبانها نیست- چرا رسول خدا صلی الله علیه و سلم زید بن ثابت را مامور کرد تا زبان عبری و سریانی را بیاموزد اگر خود و علی و حسن و حسین هفتاد ملیون زبان می دانستند، حتی ثابت شده که وقتی ماموران فارس به نزد ایشان آمدند سلمان رضی الله عنه سخنانشان را ترجمه می کرد.
ثانیا: آیا معقول است که در دو شهر مردم به هفتاد ملیون زبان سخن بگویند؟؟!!!
تصور کنید جمعیت ایران که در حدود هفتاد ملیون نفر است ( با اینکه هزاران شهر در آن وجود دارد) هر انسانی با یک زبان سخن بگوید کاملا متفاوت با شخص دیگر!!!!!
هدف از خلقت موجودات.
أنّ الله قال للقلم لما أمره أن يكتب يا قلم فلولاه ما خلقتك ولا خلقت خلقي إلا لأجله".(بحار الأنوار للمجلسي15/30).
همانا خدا به قلم گفت اگر او ( علی ) نبود تو را نمی آفریدم و مخلوقاتم را نیافریدم مگر بخاطر او.
خداوند می گوید: ( و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون) من جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند _ از جانب خدا دروغ می بندید که بخاطر علی خلائق را آفریدم!!!
فضل ائمه بر ملائکه و انبیاء
الحر العاملي" قائلاً:"الأئمة الإثنى عشر أفضل من سائر المخلوقات من الأنبياء والأوصياء السابقين والملائكة وغيرهم".(الفصول المهمة ص152)
حر عاملی می گوید: ائمه ی دوازده گانه ما برترند از سائر مخلوقات از پیامبران و اوصیاء و ملائکه غیرشان.
(این چه کفری است که می گویید ؟؟؟) خداوند در قرآن در مورد انبیاء می فرماید: وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ (86) – الانعام- (ما همه آنها (پیامبران) را بر جهانیان برتری دادیم) آقای کلینی دروغ پرداز این کفریات را چگونه بیان می دارد؟؟؟؟؟
ضروریات مذهب شیعه از دیدگاه خمینی
خميني می گوید:"إنّ للإمام مقاما محموداً ودرجة سامية، وخلافة تكوينية تخضع لولايتها وسيطرتها جميع ذرات هذا الكون، وإن من ضرورات مذهبنا أن لأئمتنا مقاماً لم يبلغه ملك مقرب ولا نبي مرسل".(الحكومة الإسلامية ص52)
ترجمه: همانا امام داری مقام ستوده و درجه ای وارسته است و خلافت تکوینی که تمام ذرات گیتی در مقابل ولایش سر به کرنش می نهند و از ضروریات مذهب ما این است که ائمه ی ما دارای مقام و منزلتی هستند که هیچ فرشته ی مقرب و هیچ پیامبری بدان دست نمی یابد..
دیدگاه شما نسبت به این گفته ی کفر آمیز چیست؟ و چه پاسخی دارید؟ ائمه داری منزلتی هستند که هیچ پیامبر و فرشته ای بدان دست نمی یابد!!!!!!!!!
اکنون دمی در این روایت تامل کنید:
يونس حبسه الله في بطن الحوت لإنكاره ولاية علي بن أبي طالب ولم يخرجه حتى قبلها"(تفسير فرات 13 بحار الأنوار 26/333)
ترجمه: خداوند یونس را بعلت انکار ولایت علی بن ابیطالب در شکم ماهی زندانی کرد و تا وقتی آنرا قبول نکرد او را بیرون نیاورد!!!!!
خداوند بعلت انکار ولایت علی بن ابیطالب او را در شکم ماهی زندانی کرد!!!!!!
انکار ولایت علی در مذهب شما کفر است- پس یونس علیه السلام والعیاذ بالله کافر شده است!!!!!
خداوند و فرشتگان و انبیاء قبر علی را زیارت می کنند!ً!!!
روى الكليني وغيره أن أبا عبد الله عتب على من أتاه ولم يزر قبر علي بن أبي قائلا:"لولا أنك من شيعتنا ما نظرت إليك، ألا تزور من يزوره الله والملائكة والأنبياء".(الكافي7/580 تهذيب الأحكام للطوسي 6/20، وسائل الشيعة 14/375، بحار الأنوار25/361 100/258، طبعة أخرى 97/257، كامل الزيارات 38، كتاب المزار 19 فرحة الغري74).
و کلینی و غیره روایت می کنند از ابوعبدالله که ایشان ملامت کردند کسی که به نزدش بیاید و قبر علی بن ابیطالب را زیارت نکند ، ابوعبدالله گفت: اگر نه این بود که تو از شیعیان ما هستی بسویت نگاه نمی کردم، آیا زیارت نمی کنی کسی را که خدا و ملائکه و پیامبران او را زیارت می کنند.
خداوند و فرشتگان و انبیاء قبر علی را زیارت می کنند!!!!
چگونه؟
یا اینکه خدا با فرشتگان و انبیاء تشریف می آورند نجف و یا اینکه قبر علی را بلند می کند می برد نزد خود!!!
کم مانده بگوئید قبر علی را زیارت می کنند و طلب برآورده کردن حاجت می کنند!!!
آیا مردم را تا این اندازه احمق و جاهل و نفهم تصور کرده اید؟؟؟؟؟
ای شیعیان اندکی بخود بیایید و از خواب غفلت بیدار شوید.
يكی از خوانندگان سنی نیوز
۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه
خفه شو .. بتمرگ .. خدا زبانت را لال کند.. (تو و تمام هم کيشانت به اندازه ی بند نعلين او نمی ارزيد)
بسم الله الرحمن الرحیم
إن الروافض شر من وطئ الحصي من کل إنس ناطق أو جان
شيعيان رافضي بدترين فرقه از فرق منتسب به قبله و خبيث ترينشان و دروغگوترينشان و جاهل ترينشان نسبت به معقول و منقول هستند. جميع بزرگان دين بر اين سخن تأکيد کرده اند و شهرت اقوالشان در اين باره از ذکرآن کفايت مي کند.
اما سخن آگاه ترين شخص درباره آنها و نابودکننده ترين باطلشان و شديدترين رسواکننده عقائد و ريشه کن کننده چرندياتشان، يعني شيخ الاسلام ابن تيميه (درفتاوي28/479) براي ما کافي است آنجا که مي گويد:
«براي همين اين فرقه دروغگوترين فرقه اين امت هستند و در فرق منتسب به قبله هيچ فرقه اي ازآنها دروغگوتر نيست و هيچ کس بيشتر از آنها کذب را تصديق نکرده و صدق را تکذيب نکرده است».
و مي گويد(58/481): «آنقدر کذب و افتراء که درکتب آنها درباره پيامبر صلي الله عليه وسلم و صحابه و نزديکانش ديده ايم، در تورات و انجيل اهل کتاب به آن اندازه دروغ نيافتيم».
و براي خفت و شرمساري روافض همين بس که هيچگاه دشمن به دارالاسلام حمله ورنشده مگر اينکه روافض با او عليه اهل اسلام متحد شده اند، وتاريخ قديم و جديد بر اين مساله شاهد است.
از ابن علقمي رافضي که مغول را براي نابودي خلافت در بغداد ياري کرد گرفته و مانندش نصيرالدين بلکه نصيرالشرک طوسي..
ابن اثير در تاريخش (الکامل) ذکر کرده که اين عبيديان (شيعيان حاکم بر مصر در قرن چهارم و پنجم) بودند که صليبيان را به سوي بلاد شام دعوت کردند و به آنها وعده پيروزي بر خلافت سني در بغداد را دادند.
پس از آن هنگامي که لشکر دولت عثماني، وین، پايتخت امپراطوري اتريش (ابرقدرت اروپا درآن زمان) را به محاصره درآورده بودند و مشغول تلاش براي فتح آن شهر بودند، دولت صفوي از اين مساله سوء استفاده کرد و به عراق حمله کرد و اهل سنت و علماء و مساجدشان را به ويراني کشيد..که موجب شد ارتش سليمان القانوني از پايتخت امپراطوري اروپا عقب نشيني کند..و اين آخرين نقطه اي بود که عثماني ها در اروپا به آن رسيدند و خیانت روافض مانع پيشروي شد..خیانتی که در هر زمان و مکان تکرار مي شود..
و امروز نیز جرائم و جنایتهایشان در حق برادران اهل سنتمان در عراق را می بینیم، جنایتهایی که در آن فرقی میان جوان و پیر و زن و کودک قائل نیستند، نه حرمتی را نگاه می دارند و نه در حق مومنان عهد و پیمان و رابطه خویشاوندی را رعایت می کنند..
و قبل از اينان برادران روافضشان در افغانستان پا به پاي پيمان شمالي و سرورشان آمريکاي صليبي ضد برادران مجاهدمان در آنجا ايستادند.
اما در ايران راه عبور مجاهدين را بستند تا شيطان بزرگشان (امريکا) را ازخود راضي کنند، در حالي که براي فريب مردم آمريکا را شيطان مي نامند!! اگرنه چرا امروز زندانهایشان پر از برادران مجاهدمان از گوشه گوشه ی دنیاست فقط به این گناه که اهل سنت هستند؟؟..
اینها جدای از جنایتهایشان در حق اهل سنت در ایران است . تمامی اینها بخشی از بغض و کینه آنها در قبال اهل سنت را روشن می شازد .. و آنچه در سینه مخفی دارند بسی بزرگتر است..
و خيانت روافض به اهل سنت و ايستادنشان در کنار دشمنان اهل سنت و ياري دادنشان عليه آنها امري مشهور درتاريخ مي باشد که خود روافض نيز نمي توانند آن را منکر شوند، چرا منکر آن شوند در حالي که به آن افتخار مي کنند.
اگر خواستي به کتاب "حکومت اسلامي" تأليف خميني مراجعه کن و ببين که چگونه خميني در صفحه 128 نصيرالشرک طوسي را ستايش کرده و بر فقدانش حسرت ميیخورد تا آنجا که می گوید: «مردم احساس خسران و ضرر مي کنند!! به خاطر فقدان خواجه نصير الدين طوسي و امثالش که خدمات بزرگي به اسلام کردند!!».
و اين طوسي کسي است که ابن قيم در کتاب اغاثة اللهفان (1/287) در مورد وی مي گويد: «و وقتي نوبت به نصيرالشرک و الکفر، ملحد و وزيرملحدان، نصير طوسي، وزيرهلاکو، رسيد دلش را نسبت به پيروان پيامبر واهل دينش خنک کرد:آنها را از دم تيغ گذراند تا دل برادران ملحدش را خنک کند و خودش نيز دلش خنک شود، خليفه و قضات و فقهاء و محدثين را کشت و فلاسفه و منجمان (جادوگران که با توجه به وضعيت ستارگان ادعای غيب گويي مي کردند!!) و دهريون و ساحران را باقي گذارد و اوقاف مدارس و مساجد و خانقاه ها را در اختيار آنان گذارد و آنها را دوستان و خواص خود قرار داد و در کتبش به دفاع از عقيده قدمت عالم و بطلان معاد و انکار صفات پروردگار پرداخت».
ديدي؟؟ اين است خدمات بزرگي که خميني به خاطر آنها او را مي ستايد!!
و لابد اين است خدمات بزرگي که آن را براي اسلام و مسلمين آرزو مي کنند و درهر زمان به دنبالش هستند!! و براي همين، مجرمانشان در عراق و افغانستان و ايران به اهل سنت اين خدمات بزرگ را ارائه مي دهند!!
و بدين خاطر شيخ الاسلام ابن تيميه در "الفتاوي" بعداز اينکه تکفير اهل اسلام توسط روافض را ذکر مي کند، مي گويد: «و بدين خاطر است که آنها کفار را عليه جمهور مسلمين ياري مي دهند؛ مغول را عليه جمهور مسلمانان ياري دادند و يکي از عوامل اصلي حمله چنگيزخان به بلاد اسلام و نيز آمدن هلاکو به بلاد عراق بودند..و بدين خاطر است که آنها را مي بينيم که مغول و اروپا را عليه مسلمين ياري دادند و از پيروزي اسلام بسيار غمگين مي گردند و نيز وقتي مسلمين ساحل درياي مديترانه -عکه و..- را فتح کردند، همه مردم ديدند که چگونه به ياري نصاري شتافتند و آنها را بر مسلمين ترجيح دادند، و همه اينها که ذکر کردم گوشه اي از جنايت هايشان است و گرنه مسئله از اين بزرگتر است...آنها يهود و نصاري و مشرکين را به دوستي گرفته و عليه مسلمين ياري مي دهند و اين خصلت منافقين است..».
...تا آنجا که مي گويد: «روافض، مغول و دولتشان را دوست دارند، چون با آنها عزتي را به دست مي آورند که با دولت مسلمين آن عزت را ندارند و روافض همکار و يار و ياور مشرکين و يهود و نصاري در جنگ با مسلمين هستند، و آنها عامل اصلي ورود مغول به سرزمين مشرق در خراسان و عراق و شام بودند و بزرگترين کمک و يار آنها در تصرف بلاد اسلام و قتل مسلمين و اسارت نواميسشان بودند، و قصه ابن علقمي و امثالش با خليفه و قضيه آنها با حاکم حلب مشهور بوده و عموم مردم مي دانند.
و نيز در جنگهايي که بين مسلمين و نصاري در سواحل شام درگرفت، آگاهان مي دانند که روافض همراه نصاري عليه مسلمين بودند و وقتي که مغول ها آمدند آنها را درتصرف بلاد مسلمين ياري دادند.. و هنگامي که مسلمين بر نصاري ومشرکين چيره مي شدند اين خاري در گلوي روافض بود و هنگامي که مشرکين و نصاري بر مسلمين پيروز مي گشتند اين عيد و شادي روافض مي شد». [به اختصار از الفتاوي(28/478 و 488 و527)].
امروز چقدر شبيه ديروز است.. .امروزه جنايتهاي روافض و همکاری آنها با صليبيان اشغالگر در عراق و افغانستان و ايستادنشان پا به پاي سکولارها و بي دينها و مرتدين در سائر بلاد مسلمين واضح و جلی است و هيچ کسي از آن بي خبر نيست و براي همين هر کس که از حالشان با خبر باشد و حکم امثالشان را بداند از قتال امثال اين محاربين و دفاع ازاهل سنت در برابر جنايت هايشان، نهي و منع و انکار نمي کند.
و هر کس که امروز از حمله زشت وشنیع شيعه به ام المؤمنين عائشه صديقه طاهره دختر صديق، خبر داشته باشد، خواهد دانست که کساني که حرمت اين مادر پاک و طاهره را رعايت نمي کنند بديهي است که امثال آن جنايتهايي را که ذکر شد در حق اولاد و دوستداران و مدافعانش مرتکب شوند.
اين روافض نه عقل دارند و نه دين، چرا که اگر دين داشتند، دينشان آنها را ار کفر و دشنام پاکترين خلق باز مي داشت و اگر عقل داشتند آن را به کار انداخته و تفکر مي کردند که خداوند متعال نعلين (کفشهای) رسول الله صلي الله عليه وسلم را پاک کرد! جبرئيل را در حالي که پيامبر در نماز بود به سوي او فرستاد تا فقط او را متوجه کند که در نعلينش (کفشهایش) نجاست وجود دارد، پس پيامبر کفشهایش را از پا درآورد؛ خداوند متعال نگذاشت که ايشان نعلين نجسي را در مدت زمان کوتاهي بپوشد!!
اي عاقلان! آيا فکر مي کنيد که خداوند متعال بگذارد او در همسری زني بماند که آن چنان صفات دروغيني را داشته باشدکه دشمنان خدا به او نسبت مي دهند ؟ و بگذارد که آن حضرت در تمام عمرش به او محبت کند تا اينکه در حالي فوت کند که سر مبارکشان ميان سينه و گردن او باشد؟!؟
عقلتان کجاست اي انجاس (خبیثان)..آيا در ميان شما مرد فهميده اي نيست!؟
مذهبتان منحرف است، نه بر اساس نقل است و نه عقل...
کلاغتان در لندن، با حمايت نصاراي انگليس و قوانينش که طعنه به دين اسلام را مجاز می داند، قارقارکرد و به آبروي کسي طعنه زد که او (کلاغتان) و تمام هم کيشانش به اندازه بندي در نعلينش، نمي ارزند.
مادرمان ام المؤمنين طاهره مطهره صديقه دختر صديق، از فراز هفت آسمان تبرئه شده است.. تمامی پدران و مادران فداي او باد..
هيچ شک و ترديدي نيست که مسئوليت اين کار فقط به دوش اين کلاغ نيست؛ بلکه علاوه بر او کساني که از او محافظت مي کنند و آزادي اين ناسزاگويي را براي او تضمين کرده اند و همکيشان منحرفش که او را تأييد کرده و کساني که آنها را ستايش کرده اند و خود را فرزند روحيشان ناميده اند - هر کس که باشد- و به فرزندخواندگي روحي خود براي پست ترين خلق افتخار مي کنند و مورد عاق بهترين و صادقترين و نيکوکارترين و پاکترين مادران قرار می گیرند، در اين جرم شريکند.
همه اينان اگر سکوت کنند و از او اعلان بيزاري نکنند، در اين جرم و تبعاتش، شريکند.
و آنها در حقيقت تنها به ام المؤمنين رضي الله عنها طعنه نمی زنند، بلکه از اين تجاوزکرده و به همسرش يعني رسول الله صلي الله عليه وسلم طعنه مي زنند چرا که تهمت به ام المؤمنين و رضايت به آن، طعنه به رسول الله صلي الله عليه وسلم مي باشد، زيرا خداوند متعال مي فرمايد:
(الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ) نور 26
«زنان ناپاك، از آنِ مردان ناپاكند، و مردان ناپاك، از آنِ زنان ناپاكند، و زنان پاك، متعلّق به مردان پاكند، و مردان پاك، متعلّق به زنان پاكند. ( پس چگونه تهمت ميزنيد به عائشه عفيفه رزين، همسر محمّد امين، فرستاده ربّالعالمين ؟ ! ) آنان از نسبتهاي ناموسي ناروائي كه بدانان داده ميشود مبرّا و منزّه هستند ، ( و به همين دليل ) ايشان از مغفرت الهي برخوردارند و داراي روزي ارزشمندند ( كه بهشت جاويدان و نعمتهاي غيرقابل تصوّر آن است ). »
ابن کثير مي گويد: « خداوند متعال عائشه را همسر رسول الله صلي الله عليه وسلم قرار نداد مگر به خاطر اينکه او پاک بود، چون او پاکتر از هر پاکي درميان بشراست، واگر خبيث بود شرعاً و تقديراً شايسته پيامبر نبود، وبراي همين خداوند متعال مي فرمايد: (أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ: آنان از نسبتهاي ناموسي ناروائي كه بدانان داده ميشود مبرّا و منزّه هستند) يعني تهمتهايي که اهل بهتان و عداوت مي گويند».
و براي همين ابن عباس بين آيه(لَوْلَا جَاؤُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاء: چرا نميبايست آنان موظّف شوند چهار شاهد را حاضر بياورند تا بر سخن ايشان گواهي دهند ؟) و آيه ( إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ : كساني كه زنان پاكدامن بيخبر ايماندار را به زنا متّهم ميسازند، در دنيا و آخرت از رحمت خدا دور و عذاب عظيميدارند) فرق قائل مي شود، و درباره آيه دوم مي گويد: «اين آيه مخصوصاً در شأن عائشه و همسران پيامبر صلي الله عليه وسلم مي باشد چرا که مبهم است و ذکر توبه درآن نيامده درحالي که کسي که زن مؤمني را تهمت زند خدا براي او راه توبه قرار داده است».
پس اين آيه فقط درباره کسي است که به عائشه و امهات المؤمنين رضي الله عنهن تهمت زند چرا که تهمت آنها طعنه و عيب جويي از پيامبر صلي الله عليه وسلم است، «تهمت زدن به زن اذيت شوهر اوست و نيز اذيت فرزندش چرا که با تهمت زدن به زنش در واقع شوهرش را به ديوثي متهم کرده است، اگر زن کسي زنا کند شوهرش به سختي ناراحت مي شود..واي بسا شرمساري و ذلتي که با تهمت به زن کسي براي شوهرش پيش مي آيد بيشتر است از وقتي که خود او متهم شود». [الصارم المسلول علي الشاتم الرسول تأليف ابن تيميه).
***
درخاتمه حديثي را ذکر مي کنم که عبدالله بن عمر از رسول الله صلي الله عليه وسلم روايت مي کند که فرمودند: ( ثلاثةٌ قد حَرّمَ اللهُ - تَبَارَكَ وَتَعَالَى - عليهم الجنةَ : مُدْمِنُ الخمر ، والعاقّ ، والدّيّوثُ الذي يُقِرُّ في أَهْلِهِ الخُبْثَ: خداوند متعال بهشت را بر سه کس حرام کرده است: معتاد به شراب، و عاق شده ی والدين، و ديوثي که بر بداري خانواده اش سکوت مي کند) (روايت احمد و نسائي).
بترسيد از اين تهديد عظيم؛ چرا که هر کس که بر طعنه روافض به مادر پاکش سکوت کند، دو خصلت از تهديد مذکور در حديث را جمع کرده است: عاق والدين و ديوثي.
عاق والدين: هيچ عقوقي بدتر از عاق ام المؤمنين شدن نيست، کسي که دو حرمت و دو حق را دارد: حرمت زنان مسلمين و حرمت امهات المؤمنين. و حرمت شوهرش صلوات الله عليه و سلامه مؤکد است و طعن به همسرش طعنه به اوست و بدين خاطر دفاع از ايشان و ناموسش حق اوست اما عاق خبيث سخن ديگري غير ازآنکه در قرآن درباره او گفته شده مي گويد و نه تنها بر تهمت زنندگان اف نمي گويد بلکه به دشمنان و تهمت زنندگانش مي گويد که بشتابيد!! نفرين بر او باد... نفرين بر او باد..
و براي شخص منتسب به اسلام هيچ ديوثيتي بدتر از اين نيست که بر بدکاري (تهمت روافض به آبروي) مادرش سکوت کند، صادقترين و پاکترين مادران، و اين ديوثيت آنجاست که کساني را که به ناموسش طعنه مي زنند را در آغوش گرفته و ببوسد و او را ستايش کند و به دوستي بگيرد و از او بيزاري نجسته و به طعنه زدنش اعتراض ننمايد.
هان! نفرينش باد و نابود باد آنکه دشنامش دهد، فرينش باد و نابود باد آنکه عاق او شود.
امام مالک فرمود: «هر کس ابوبکر را ناسزاگفت شلاق بايد بخورد و هر کس عائشه را دشنام داد بايد کشته شود، پرسيده شد؟چرا؟فرمود: هرکس به او تهمت زند با قرآن مخالفت کرده است». (الصارم المسلول).
قاضي ابويعلي مي گويد: «هر کس عائشه را تهمتي زند که خداوند متعال او را ازآن تبرئه کرده است کافر مي شود و دراين حکم اختلافي بين علماء نيست».
و امام مالک مي گويد: «زیرا خداوند متعال مي فرمايد:( يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ : خداوند نصيحتتان ميكند، اين كه اگر مؤمنيد، نكند هرگز چنين كاري را تكرار كنيد ) (نور/17) پس هر کس تکرارکردکافرمي شود.» [الشفا تأليف قاضي عياض].
ابن حزم مي گويد: «قول مالک صحيح است، اين کار ارتداد کاملي است و تکذيب خداوند متعال در تبرئه ايشان مي باشد». (المحلي).
ابن کثيرمي گويد: «علماء رحمهم الله اجماع دارند که هر آن کس که او را بعد از اين آيه دشنام داده و تهمت زند،کافر مي شود چون معاند با قرآن است». (تفسيراين کثير).
و صلي الله عليه و سلم علي نبينا محمد و علي آله و ازواجه و اصحابه اجمعين
به قلم: شیخ ابومحمد مقدسی فک الله اسره
ترجمه: محمد عمر ابراهيمی
منبع: توحید و جهاد
--------------------------------------------------------------------------------
قصيده اي زيبا از ابن بهيج اندلسي در ستايش ام المؤمنين عائشه رضي الله عنها و عن ابيها که با صداي زيبا و دل نشيني سروده شده است.
http://www.mashahd.net/view_video.php?viewkey=8b984a62d8c8c926c1b5