مناظره 7 ..... حقیقت یابی ( سنی با شیعه )
انصارالزهرا سلام الله علیها
جمعه 13 آبان ماه سال 1390 ساعت 11:59 AM
چه جالب
شما اصلا کامنتهای من رو نمیخونی
من پست رو گذاشته بودم خیلی خوب فرقی نمیکنه
پس من شروع میکنم
سوال اول
در روایات شما آمده که پیامبر فرمودند((خلفائی اثناعشر کلهم من قریش))در منابع ما نام دوازده خلیفه آمده است و من میخواهم نام این دوازده تن که در منابع شما حذف گردیده را بپرسم...لطفا دوازده خلیفه را نام ببرید پاسخ:
آقای بقول خودت استاد شما اصلا آداب مناظره رو می دونید ؟ می دونید اصلا مناظره یعنی چی ؟ در مناظره یک موضوع مطرح می شه و فقط محور مناظره همان موضوع می شود و در اول بقول خودتان اول مسایل مهم بحث می شه و مهمترین مسئله که سبب اختلاف کلی بین اسلام و کفر شده قرآن است اگر ایمان به قرآن ثابت بشه نیازی به این جزئیات پیدا نمی شه وقرارمون همین بود که حول محور شیعه وقرآن بحث بشه ولی شما همیشه می خواهین از مبحث اصلی فرار بکنین
شما اصلا کامنتهای من رو نمیخونی
من پست رو گذاشته بودم خیلی خوب فرقی نمیکنه
پس من شروع میکنم
سوال اول
در روایات شما آمده که پیامبر فرمودند((خلفائی اثناعشر کلهم من قریش))در منابع ما نام دوازده خلیفه آمده است و من میخواهم نام این دوازده تن که در منابع شما حذف گردیده را بپرسم...لطفا دوازده خلیفه را نام ببرید پاسخ:
آقای بقول خودت استاد شما اصلا آداب مناظره رو می دونید ؟ می دونید اصلا مناظره یعنی چی ؟ در مناظره یک موضوع مطرح می شه و فقط محور مناظره همان موضوع می شود و در اول بقول خودتان اول مسایل مهم بحث می شه و مهمترین مسئله که سبب اختلاف کلی بین اسلام و کفر شده قرآن است اگر ایمان به قرآن ثابت بشه نیازی به این جزئیات پیدا نمی شه وقرارمون همین بود که حول محور شیعه وقرآن بحث بشه ولی شما همیشه می خواهین از مبحث اصلی فرار بکنین
انصارالزهرا سلام الله علیها
جمعه 13 آبان ماه سال 1390 ساعت 3:41 PM
1-مگر شما ننوشتید سنی یا شیعه؟؟؟
خوب اساس تفکر شیعه امامت دوازده امامش است.
بعد هم مگر امتثال فرمان رسول نازنین چیزی خارج از قرآن کریم است؟مگر نخواندی لا ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی؟؟؟
مبحث اصلی رو نوشتید شیعه یا سنی من هم همین رو تقاضا کردم.اصول مناظره رو هم خوب بلدم.
حالا شما میگی چیکار کنیم؟؟؟
نمیخاید یعنی جواب سوالم رو بدید؟ پاسخ:
ببینم این امامت را شما از کدام منبع ثابت می کنید آیا نباید از قرآن ثابت بشه لذا چیز اصولی تری از امامت است که ضعف شیعه بیشتر در اون قسمت است اگر مشکل قرآن حل بشه بحث امامت خودبخود حل شده است جواب سوالت را در موضوع بحثمون می دهم نه در هزیان گویی
خوب اساس تفکر شیعه امامت دوازده امامش است.
بعد هم مگر امتثال فرمان رسول نازنین چیزی خارج از قرآن کریم است؟مگر نخواندی لا ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی؟؟؟
مبحث اصلی رو نوشتید شیعه یا سنی من هم همین رو تقاضا کردم.اصول مناظره رو هم خوب بلدم.
حالا شما میگی چیکار کنیم؟؟؟
نمیخاید یعنی جواب سوالم رو بدید؟ پاسخ:
ببینم این امامت را شما از کدام منبع ثابت می کنید آیا نباید از قرآن ثابت بشه لذا چیز اصولی تری از امامت است که ضعف شیعه بیشتر در اون قسمت است اگر مشکل قرآن حل بشه بحث امامت خودبخود حل شده است جواب سوالت را در موضوع بحثمون می دهم نه در هزیان گویی
انصارالزهرا سلام الله علیها
جمعه 13 آبان ماه سال 1390 ساعت 9:14 PM
یعنی چی آقای عزیز؟؟؟
هیچ معلوم هست چیکار میکنید؟
تا حالا چند کامنت من تایید نشده این چه معنایی داره؟
نکنه از همین حالا دنبال سانسور حرفها هستید واسه همین تو وب من استارت نزدید؟؟؟
وقتی مطلب میذارید یعنی کامنتم رو دیدید اما تایید نکردید.
به من میگید چیکار کنم یا نه؟؟؟
من منتظر خبرتون تو وبلاگ خودم هستم وقتی کامنتها رو تایید نمیکنید به نظر من یعنی مناظره شروع نشده تمام شده است... پاسخ:
نه آقای عزیز من سانسور نمی کنم ولی چون شما از آداب مناظره چیزی نمی دونید اول گفتم یک مطلب در مورد اصول وآداب مناظره بگذارم تا بخونی بعد استارت کنیم چون در حین مناظره مشکلاتمان کمتر می شه
هیچ معلوم هست چیکار میکنید؟
تا حالا چند کامنت من تایید نشده این چه معنایی داره؟
نکنه از همین حالا دنبال سانسور حرفها هستید واسه همین تو وب من استارت نزدید؟؟؟
وقتی مطلب میذارید یعنی کامنتم رو دیدید اما تایید نکردید.
به من میگید چیکار کنم یا نه؟؟؟
من منتظر خبرتون تو وبلاگ خودم هستم وقتی کامنتها رو تایید نمیکنید به نظر من یعنی مناظره شروع نشده تمام شده است... پاسخ:
نه آقای عزیز من سانسور نمی کنم ولی چون شما از آداب مناظره چیزی نمی دونید اول گفتم یک مطلب در مورد اصول وآداب مناظره بگذارم تا بخونی بعد استارت کنیم چون در حین مناظره مشکلاتمان کمتر می شه
انصارالزهرا سلام الله علیها
جمعه 13 آبان ماه سال 1390 ساعت 11:40 PM
سلام
عجب آدمی هستید...
شما میخواهید به من آداب مناظره رو یاد بدید؟
شما من رو نمیشناسید...
مهم نیست الان به نظرتون تو اون پست چیزی از آداب مناظره نوشتید؟
مگه بحث حقانیت شیعه یا سنی نیست؟
خوب پس سوال من رو جواب بدید.
حالا من به نظر شما الان چی باید بگم؟؟؟
اون مطلب که همه ی منابعش از شما بود چه بحثی رو میسازه؟؟؟
من دنبال بحث در خلافتم تا حقانیت ثابت بشه شما کجایی؟
ضمنا نمیتونید تکذیب کنید که چند کامنت من تایید نشده بعد به من میگید
راستی نگفتید از برگزاری در وب من از چیش میترسید؟؟؟
قرار بود کار اونجا شروع بشه اما من دیدم یک دفعه اینجا پست گذاشتید با توجه به وقت کم هردو طرف لطفا بازی درنیارید پاسخ:
ببخشید اگر شما آداب مناظره رو می دونستید اولین کامنتی که برایتان گذاشته بودم رو فراموش نمی کردین من در آن نوشته بودم که موضوع بحث ما شیعه وقرآن است وشما هم در کامنت بعدی تان قبول کرده بودین دوما من اصرار نکردم که حتما در وب من مناظره بشه فقط گفتم هر کامنتی در وب خودت می گذاری یک کپی در قسمت مخصوص در وب من هم بگذار تا من همه مطالب رو دست نخورده داشته باشم سوما فقط یک کامنت تو رو من تایید نکردم وآن هم علتش این بود که مطلب آن با کامنت اول شما یکی بود ودر کامنت اول شما که دوقسمت بود در قسمت اولش من جواب شما رو دیدم ولازم ندانستم قسمت دوم رو تایید کنم تا میدان رو شلوغ کنم شما کامنت دیگری ننوشتین که کن تایید نکرده باشم لطفا از همین اول تهمت بازی رو کنار بذار و اگر می خوای مثل یک انسان مناظره رو شروع کنیم سوما در پستی که من گذاشتم چیزی نیست ولی در ادامه آن چیزی می بینی که موضوع بحث ماست
عجب آدمی هستید...
شما میخواهید به من آداب مناظره رو یاد بدید؟
شما من رو نمیشناسید...
مهم نیست الان به نظرتون تو اون پست چیزی از آداب مناظره نوشتید؟
مگه بحث حقانیت شیعه یا سنی نیست؟
خوب پس سوال من رو جواب بدید.
حالا من به نظر شما الان چی باید بگم؟؟؟
اون مطلب که همه ی منابعش از شما بود چه بحثی رو میسازه؟؟؟
من دنبال بحث در خلافتم تا حقانیت ثابت بشه شما کجایی؟
ضمنا نمیتونید تکذیب کنید که چند کامنت من تایید نشده بعد به من میگید
راستی نگفتید از برگزاری در وب من از چیش میترسید؟؟؟
قرار بود کار اونجا شروع بشه اما من دیدم یک دفعه اینجا پست گذاشتید با توجه به وقت کم هردو طرف لطفا بازی درنیارید پاسخ:
ببخشید اگر شما آداب مناظره رو می دونستید اولین کامنتی که برایتان گذاشته بودم رو فراموش نمی کردین من در آن نوشته بودم که موضوع بحث ما شیعه وقرآن است وشما هم در کامنت بعدی تان قبول کرده بودین دوما من اصرار نکردم که حتما در وب من مناظره بشه فقط گفتم هر کامنتی در وب خودت می گذاری یک کپی در قسمت مخصوص در وب من هم بگذار تا من همه مطالب رو دست نخورده داشته باشم سوما فقط یک کامنت تو رو من تایید نکردم وآن هم علتش این بود که مطلب آن با کامنت اول شما یکی بود ودر کامنت اول شما که دوقسمت بود در قسمت اولش من جواب شما رو دیدم ولازم ندانستم قسمت دوم رو تایید کنم تا میدان رو شلوغ کنم شما کامنت دیگری ننوشتین که کن تایید نکرده باشم لطفا از همین اول تهمت بازی رو کنار بذار و اگر می خوای مثل یک انسان مناظره رو شروع کنیم سوما در پستی که من گذاشتم چیزی نیست ولی در ادامه آن چیزی می بینی که موضوع بحث ماست
انصارالزهرا سلام الله علیها
شنبه 14 آبان ماه سال 1390 ساعت 08:55 AM
سلام
آقا نامردیه...
حقانیت شیعه و سنی به این نیست که یک مطلب رو از یک جا کپی پیست کنی
شما داری بی انصافی میکنی
به هرحال اولا مطالبی که فرمودید عراجیف و لاتائلات زیاد داشت و اصولا با همش مخالفم چرا که اکثریتش منابع خودتان بود و اصلا بعضیها که نام بردید عدد این حرفها نبودند اما در ارتباط با بحث تحریف قرآن میبایست به نکته ای اشاره کنم
1-عده ی معدود و معدود و بسیار معدودی از علمای شیعه معتقد به تحریف بودند(الان کسی نیست) اما آنها هم در روایاتی که ارائه میکردند معتقد بودند ظاهر فعلی قرآن صاحب حرمت است و دستور به تلاوت همین ظاهر دادند
2-در مقابل این اقلیت اکثریت علمای عزیز ما معتقد بر این هستند که قرآن به صورت صحیح و کامل در زمان وجود نازنین رسول خدا صلوات الله علیه جمع آوری شده و نه حرفی بر آن افزوده شده است و نه کم...
یادتونه گفتم بعضی علمای شما هم روایات ما را نصفه میکنند؟؟؟
این مطلب از جمله ی همانهاست که صرفا یک دسته روایات خاص توجه شده و مطلب عرضه شده ما به حدی روایت در باب عدم تحریف قرآن داریم که نگو...
اما مطالبی که عمر چه کرد و اون یارو چی کاره بود رو تا اطلاع ثانوی نه قبول دارم و نه برام مهمه چون اصلا تعیین کننده نیست.
ضمنا حیف که منابع شما یا تصغیر شده و یا تحریف وگرنه چند آدرس به شما میدادم که دال بر این معناست که در کتب شما روایاتی موجود است که قرآن تحریف شده است و اتفاقا پای بعضی از همین آقایانی که نام بردید درمیان است
میشه من یک سوال بپرسم؟؟؟
البته اگر این یکی مثل قبلی بی جواب نمونه(این یکی راجع به قرآن است)
چرا عمر بن خطاب بر بالین رسول نازنین فرمود حسبنا کتاب الله؟؟؟
آقای ابوبکر...
حقانیت شیعه یا اهل سنت به بحث خلافت و امامت است
و باید از قرآن در این زمینه مدد گرفت.این بحث یک جزء است چرا از کلیت فرار میکنید؟چرا نمیتوانید مشروعیت خلفایتان را اثبات کنید؟؟؟ پاسخ:
آقای عزیز هر حقی نزد شما اراجیف محسوب می شود ودر ضمن اساس هر مذهب را از علمای عصر حاضر نمی شناسند بلکه از اسلافشان شناخته می شوند و از اسلاف شما کسی نبوده که این عقیده را رد نماید آن عده معدود که شما می گویید کسانی بودند که قایل به تحریف نبودند و فقط در تاریف شیعه چهار نفرند وبقول علماء خود شما آن چهار نفر هم بخاطر تقیه این کار را کردند و من هم از شما این سوال را می کنم این قرآنی که در اختیار شماست چگونه و توسط چه اشخاصی جمع آوری شده اگر می فرمایید خلفاء ثلاثه جمع آوری نکردند به همه کتب خودتان پشت کردی و اگر بگویی که آنها جمع آوری کردند شما حق ندارید حقانیت آن را قبول کنید چون شما آنها را فاقد ایمان می دانید لذا هیچ وقت شیعه نمی تواند به قرآن حاضر ایمان داشته باشد آخه تا کی می خواهید تقیه کنید وقرار نیست در هم تقیه وجود داشته باشه لذا حرف دلت را بزن تا بتوانیم واضح مناظره کنیم .
نظر مجلسی این است که: روایات درباره تحریف متواتر میباشد و هیچ راهی برای انکارش نیست و روایات تحریف، روایات متواتر امامت – بر حسب گمانشان – را ساقط میکند.
پس او در کتابش: «مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول» جلد دوازدهم ص 525، در شرح حدیث هشام بن سالم از أبی عبدالله (علیه السلام) فرمود: «همانا قرانی که جبرئیل (علیه السلام) برای حضرت محمد (صلى الله علیه وسلم) آورد هفده هزار آیه بود .
آقا نامردیه...
حقانیت شیعه و سنی به این نیست که یک مطلب رو از یک جا کپی پیست کنی
شما داری بی انصافی میکنی
به هرحال اولا مطالبی که فرمودید عراجیف و لاتائلات زیاد داشت و اصولا با همش مخالفم چرا که اکثریتش منابع خودتان بود و اصلا بعضیها که نام بردید عدد این حرفها نبودند اما در ارتباط با بحث تحریف قرآن میبایست به نکته ای اشاره کنم
1-عده ی معدود و معدود و بسیار معدودی از علمای شیعه معتقد به تحریف بودند(الان کسی نیست) اما آنها هم در روایاتی که ارائه میکردند معتقد بودند ظاهر فعلی قرآن صاحب حرمت است و دستور به تلاوت همین ظاهر دادند
2-در مقابل این اقلیت اکثریت علمای عزیز ما معتقد بر این هستند که قرآن به صورت صحیح و کامل در زمان وجود نازنین رسول خدا صلوات الله علیه جمع آوری شده و نه حرفی بر آن افزوده شده است و نه کم...
یادتونه گفتم بعضی علمای شما هم روایات ما را نصفه میکنند؟؟؟
این مطلب از جمله ی همانهاست که صرفا یک دسته روایات خاص توجه شده و مطلب عرضه شده ما به حدی روایت در باب عدم تحریف قرآن داریم که نگو...
اما مطالبی که عمر چه کرد و اون یارو چی کاره بود رو تا اطلاع ثانوی نه قبول دارم و نه برام مهمه چون اصلا تعیین کننده نیست.
ضمنا حیف که منابع شما یا تصغیر شده و یا تحریف وگرنه چند آدرس به شما میدادم که دال بر این معناست که در کتب شما روایاتی موجود است که قرآن تحریف شده است و اتفاقا پای بعضی از همین آقایانی که نام بردید درمیان است
میشه من یک سوال بپرسم؟؟؟
البته اگر این یکی مثل قبلی بی جواب نمونه(این یکی راجع به قرآن است)
چرا عمر بن خطاب بر بالین رسول نازنین فرمود حسبنا کتاب الله؟؟؟
آقای ابوبکر...
حقانیت شیعه یا اهل سنت به بحث خلافت و امامت است
و باید از قرآن در این زمینه مدد گرفت.این بحث یک جزء است چرا از کلیت فرار میکنید؟چرا نمیتوانید مشروعیت خلفایتان را اثبات کنید؟؟؟ پاسخ:
آقای عزیز هر حقی نزد شما اراجیف محسوب می شود ودر ضمن اساس هر مذهب را از علمای عصر حاضر نمی شناسند بلکه از اسلافشان شناخته می شوند و از اسلاف شما کسی نبوده که این عقیده را رد نماید آن عده معدود که شما می گویید کسانی بودند که قایل به تحریف نبودند و فقط در تاریف شیعه چهار نفرند وبقول علماء خود شما آن چهار نفر هم بخاطر تقیه این کار را کردند و من هم از شما این سوال را می کنم این قرآنی که در اختیار شماست چگونه و توسط چه اشخاصی جمع آوری شده اگر می فرمایید خلفاء ثلاثه جمع آوری نکردند به همه کتب خودتان پشت کردی و اگر بگویی که آنها جمع آوری کردند شما حق ندارید حقانیت آن را قبول کنید چون شما آنها را فاقد ایمان می دانید لذا هیچ وقت شیعه نمی تواند به قرآن حاضر ایمان داشته باشد آخه تا کی می خواهید تقیه کنید وقرار نیست در هم تقیه وجود داشته باشه لذا حرف دلت را بزن تا بتوانیم واضح مناظره کنیم .
نظر مجلسی این است که: روایات درباره تحریف متواتر میباشد و هیچ راهی برای انکارش نیست و روایات تحریف، روایات متواتر امامت – بر حسب گمانشان – را ساقط میکند.
پس او در کتابش: «مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول» جلد دوازدهم ص 525، در شرح حدیث هشام بن سالم از أبی عبدالله (علیه السلام) فرمود: «همانا قرانی که جبرئیل (علیه السلام) برای حضرت محمد (صلى الله علیه وسلم) آورد هفده هزار آیه بود .
انصارالزهرا سلام الله علیها
شنبه 14 آبان ماه سال 1390 ساعت 08:56 AM
ای بابا ببخشید گفتم ابوبکر با یک دوستی با این نام بحث میکردم اشتباه شد آخه میدونید فاروق هم مطابق منابع اهل سنت لقب امیرالمومنین علی علیه السلام است مثل صدیق اما حیف که عده ای جاعل... پاسخ:
دوست من ایرادی ندارد آخه همه چیز شما قاطی شده تعجب نکن اگر کمی واقع بین باشی می توانی این قاطی شدن را ببینی ولی تا زمانی که بخواهی روی تعصب حرکت کنی این ره که تو می روی به ترکستان است
دوست من ایرادی ندارد آخه همه چیز شما قاطی شده تعجب نکن اگر کمی واقع بین باشی می توانی این قاطی شدن را ببینی ولی تا زمانی که بخواهی روی تعصب حرکت کنی این ره که تو می روی به ترکستان است
انصارالزهرا سلام الله علیها
شنبه 14 آبان ماه سال 1390 ساعت 5:23 PM
ای بابا این بحثها نتیجه نداره دلیلش رو الان نمیگم اگه روی خلافت صحبت میکردیم بهتر بود خوب اصلا فرض کن من قرآن رو قبول ندارم شما که قبول داری چی؟چرا علی علیه السلام رو کنار گذاشتی و ابوبکر رو انتخاب کردید؟؟؟
حالا این دو تا مطلب رو بخونید تا بعد
http://ansarolzahra.blogfa.com/post-3.aspx
http://ansarolzahra.blogfa.com/post-46.aspx پاسخ:
نسبت به لینک اولتان باید بگویم :
آقای عزیز شما مثل این که نوشته ها را متوجه نمی شوید اگر در زمان پیامبر صی الله علیه وسل ختم می دادند بخاطر این بود که حافظ قرآن داشتند و در نماز تراویح ختم می دادند نه جلسه گرفتن و از رو خواندن همانطور که در حدیث هم آمده است که در سال آخر زندگی پیامبر اسلام دوبار ختم شد جبرئیل علیه السلام کنار پیامبر صلی الله علیه وسلم می ایستاد و پیامبر صلی الله علیه وسلم تلاوت می کرد وجبرئیل گوش می داد و این روایاتی که شما نوشتی که ابی بن کعب و زید بن ثابت وفلانل فلانل در زمان ژیامبر دستور به جمع آوری داده شدند صحیح تنها نبودند مگر در روایاتی که من نوشته بودم توجه نکردین بیش از چهل نفر در قطعات مختلف جمع آوری می کردند ولی بصورت یک مصحف کی درآورد مشکل شما این است که از دست اصحاب همه را خلفاء ثلاثه جمع آوری نمودند وبصورت یک مصحف درآوردند واشکال وایراد مذهب شما قبول نکردن همان یک مصحف است .دوما اگر این قرآن در زمان پیامبر جمع شده لذا این همه شور و غوغا برای تحریف قرآن برای چیست در کتب شما هزاران روایت در مورد تحریف قرآن وجوود داره اینها همه مسخره است اگر قرآن را خلفاء جمع نکردند و تحریفی صورت نگرفته این همه هزاران علماء مشاهیر شما چرا اجماء کردند که تحریف شده است چرا در کتب شما از ائمه این همه دروغ نقل کردند خصوصا در کتابی که امام مهدی آنرا مهر تائئد زد چرا این مهر دروغین را زد مگر بقول شما امام عالم الغیب نیست ؟ اگر عالم الغیب نبود چرا بدون مطالعه آنرا مهر تایید زد آیا این خیانت به امت اسلام نیست و اگر مهر تایید زده شما چرا مهر تایید او را تایید نمی کنید ؟ فقد در فصل الخطاب شما بیش از دو هزار روایت وجود دارد آیا همه این ها مزخرفند دوست من تا کی می خواهید از حقیقت فرار بکنید ؟ می دانی که برای نجات از یک مسئله مجبور می شوید چند دروغ دیگر بگوییئ و چند مسئله مهم خودتان را رد کنید لذا تقیه را کنار بگذارید وحقیقت را در بغل بگیرین در آخر اگر خلفاء قرآن را جمع آوری نکردند علماء شما و کتب مشهور شما چر آنها را متهم به خیانت تحریف می کنند شما در مورد هزاران روایت تحریف چه می گوئید ؟
2- تفسیر صافی روایتی نقل میکند. عن ابی جعفر علیه السلام لولا انه زید فی کتاب الله و نقص ما خفی حقنا علی ذی حجی . ترجمه: امام ابوجعفر محمد باقر میگوید: اگر در قرآن زیاد و کم نمی شد حق ما بر هیچ عاقلی پنهان نمی ماند.
( تفسیر صافی ص11 )
3- عن ابی عبدالله علیه السلام و من یطع الله و رسوله فی ولایة علی و الائمة من بعده فقد فاز فوزا عظیما هکذا نزلت . ترجمه: از امام ابوعبدالله جعفر صادق روایت شده که آیه و من یطع الله و رسوله به این صورت نازل شده است: من یطع الله و رسوله فی ولایة علی و الائمة من بعده فقد فاز فوزا عظیما.
( اصول کافی صفحه 262 )
حتی که بعضی از علماء شما نوشته اند که اگر بخواهیم روایات تحریف قرآن را انکار ورد بکنبم مجبور می شویم کل مذهب شیعه را انکار کنیم چون روایات تحریف همانقدر صحیح وزیاد هستند که روایات امامت من تعجب می کنم شما چقدر خودتان را به کوری می زنید ومی خواهید خورشید را انکار کنید چیزی را که تاریخ دانان مسیحی و یهودی هم در مورد جمع آوری قرآن نوشته اند و تاریخ صحیح می دانند مثل روز روشن دارید انکار می کنید آخه تا کی می خواهید ملت شیعه جهان را در این تاریکی نگه دارید ؟
-------------------------------------
ونسبت به لینک دومتان باید بگویم که :
دوست من نظر یک نفر در عصر حاضر چیزی را از بار اسلاف بر نمی دارد شناخت مذهب هر گروه از اسلاف و عقاید اسلاف آ» شناخته می شود و در زمان حاضر بعضی علما شما وقتی دیدند نمی توانند کتب حدیث خود را در جهان به اثبات برسانند چون مخالف با فطرت وعقل هستند می خواهند با تقیه آنها را مخفی نمایند ولی این چیزی را عوض نمی کند نظر یک مظفر در برابر هزاران روایت شیعه اعتباری ندارد و مسئله تنها نوری نیست در تمام کتب اعتقادی و حدیث شما این موضوع به اجماع رسیده است چیزی است مه مثل خورشید روشن ده و انکار آن جرNت دروغ گویی بالایی می خواهد . در تمام تاریخ بجز چهار نفر همه فضلاء شما قایل بر تحریف بوده اند وآن چهار نفر هم بخاطر تقیه انکار کردند . واین چهار نفر هم هیچ دلیلی برای اثبات ادعای خود نداده اند وتنها دلیل آنان که بیان داشته اند حقانیت صحابه است واین خود نشانگر تقیه می باشد
وبنا به قول مظفر کسانی که عقیده تحریف داشتند به راه گمراهی رفتند چون در لینک دومتان در خط یازدم نوشته که قائلان به تحریف به گمراهی رفتند پس تمام فضلاء شما گمراه بودند چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی چرا آخه این همه دروغ سر هم کنند که آلان برای از بین بردن این همه خرابکاری مجبور بشین فضلاء خودتان را گمراه خطاب کنین و جالبتر این که چرا امام مهدی نوشته های این گمراهان را تاییئ نمود و خود را در زمره آنان داخل کرد ؟
دوست من الآ» که زود است با چشم باز تحقیق کن که هر چه جلوتر بروی تاریکی برایتان بیشتر می شود من جلوی رویتان طوفانی سیاه می بینم
حالا این دو تا مطلب رو بخونید تا بعد
http://ansarolzahra.blogfa.com/post-3.aspx
http://ansarolzahra.blogfa.com/post-46.aspx پاسخ:
نسبت به لینک اولتان باید بگویم :
آقای عزیز شما مثل این که نوشته ها را متوجه نمی شوید اگر در زمان پیامبر صی الله علیه وسل ختم می دادند بخاطر این بود که حافظ قرآن داشتند و در نماز تراویح ختم می دادند نه جلسه گرفتن و از رو خواندن همانطور که در حدیث هم آمده است که در سال آخر زندگی پیامبر اسلام دوبار ختم شد جبرئیل علیه السلام کنار پیامبر صلی الله علیه وسلم می ایستاد و پیامبر صلی الله علیه وسلم تلاوت می کرد وجبرئیل گوش می داد و این روایاتی که شما نوشتی که ابی بن کعب و زید بن ثابت وفلانل فلانل در زمان ژیامبر دستور به جمع آوری داده شدند صحیح تنها نبودند مگر در روایاتی که من نوشته بودم توجه نکردین بیش از چهل نفر در قطعات مختلف جمع آوری می کردند ولی بصورت یک مصحف کی درآورد مشکل شما این است که از دست اصحاب همه را خلفاء ثلاثه جمع آوری نمودند وبصورت یک مصحف درآوردند واشکال وایراد مذهب شما قبول نکردن همان یک مصحف است .دوما اگر این قرآن در زمان پیامبر جمع شده لذا این همه شور و غوغا برای تحریف قرآن برای چیست در کتب شما هزاران روایت در مورد تحریف قرآن وجوود داره اینها همه مسخره است اگر قرآن را خلفاء جمع نکردند و تحریفی صورت نگرفته این همه هزاران علماء مشاهیر شما چرا اجماء کردند که تحریف شده است چرا در کتب شما از ائمه این همه دروغ نقل کردند خصوصا در کتابی که امام مهدی آنرا مهر تائئد زد چرا این مهر دروغین را زد مگر بقول شما امام عالم الغیب نیست ؟ اگر عالم الغیب نبود چرا بدون مطالعه آنرا مهر تایید زد آیا این خیانت به امت اسلام نیست و اگر مهر تایید زده شما چرا مهر تایید او را تایید نمی کنید ؟ فقد در فصل الخطاب شما بیش از دو هزار روایت وجود دارد آیا همه این ها مزخرفند دوست من تا کی می خواهید از حقیقت فرار بکنید ؟ می دانی که برای نجات از یک مسئله مجبور می شوید چند دروغ دیگر بگوییئ و چند مسئله مهم خودتان را رد کنید لذا تقیه را کنار بگذارید وحقیقت را در بغل بگیرین در آخر اگر خلفاء قرآن را جمع آوری نکردند علماء شما و کتب مشهور شما چر آنها را متهم به خیانت تحریف می کنند شما در مورد هزاران روایت تحریف چه می گوئید ؟
2- تفسیر صافی روایتی نقل میکند. عن ابی جعفر علیه السلام لولا انه زید فی کتاب الله و نقص ما خفی حقنا علی ذی حجی . ترجمه: امام ابوجعفر محمد باقر میگوید: اگر در قرآن زیاد و کم نمی شد حق ما بر هیچ عاقلی پنهان نمی ماند.
( تفسیر صافی ص11 )
3- عن ابی عبدالله علیه السلام و من یطع الله و رسوله فی ولایة علی و الائمة من بعده فقد فاز فوزا عظیما هکذا نزلت . ترجمه: از امام ابوعبدالله جعفر صادق روایت شده که آیه و من یطع الله و رسوله به این صورت نازل شده است: من یطع الله و رسوله فی ولایة علی و الائمة من بعده فقد فاز فوزا عظیما.
( اصول کافی صفحه 262 )
حتی که بعضی از علماء شما نوشته اند که اگر بخواهیم روایات تحریف قرآن را انکار ورد بکنبم مجبور می شویم کل مذهب شیعه را انکار کنیم چون روایات تحریف همانقدر صحیح وزیاد هستند که روایات امامت من تعجب می کنم شما چقدر خودتان را به کوری می زنید ومی خواهید خورشید را انکار کنید چیزی را که تاریخ دانان مسیحی و یهودی هم در مورد جمع آوری قرآن نوشته اند و تاریخ صحیح می دانند مثل روز روشن دارید انکار می کنید آخه تا کی می خواهید ملت شیعه جهان را در این تاریکی نگه دارید ؟
-------------------------------------
ونسبت به لینک دومتان باید بگویم که :
دوست من نظر یک نفر در عصر حاضر چیزی را از بار اسلاف بر نمی دارد شناخت مذهب هر گروه از اسلاف و عقاید اسلاف آ» شناخته می شود و در زمان حاضر بعضی علما شما وقتی دیدند نمی توانند کتب حدیث خود را در جهان به اثبات برسانند چون مخالف با فطرت وعقل هستند می خواهند با تقیه آنها را مخفی نمایند ولی این چیزی را عوض نمی کند نظر یک مظفر در برابر هزاران روایت شیعه اعتباری ندارد و مسئله تنها نوری نیست در تمام کتب اعتقادی و حدیث شما این موضوع به اجماع رسیده است چیزی است مه مثل خورشید روشن ده و انکار آن جرNت دروغ گویی بالایی می خواهد . در تمام تاریخ بجز چهار نفر همه فضلاء شما قایل بر تحریف بوده اند وآن چهار نفر هم بخاطر تقیه انکار کردند . واین چهار نفر هم هیچ دلیلی برای اثبات ادعای خود نداده اند وتنها دلیل آنان که بیان داشته اند حقانیت صحابه است واین خود نشانگر تقیه می باشد
وبنا به قول مظفر کسانی که عقیده تحریف داشتند به راه گمراهی رفتند چون در لینک دومتان در خط یازدم نوشته که قائلان به تحریف به گمراهی رفتند پس تمام فضلاء شما گمراه بودند چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی چرا آخه این همه دروغ سر هم کنند که آلان برای از بین بردن این همه خرابکاری مجبور بشین فضلاء خودتان را گمراه خطاب کنین و جالبتر این که چرا امام مهدی نوشته های این گمراهان را تاییئ نمود و خود را در زمره آنان داخل کرد ؟
دوست من الآ» که زود است با چشم باز تحقیق کن که هر چه جلوتر بروی تاریکی برایتان بیشتر می شود من جلوی رویتان طوفانی سیاه می بینم
فاروق
یکشنبه 15 آبان ماه سال 1390 ساعت 6:12 PM
در ضمن در جواب شما که می پرسی ما علی را رها کردیم وبه ابوبکر چسبیدیم باید به عرضتان برسانم که آنقدر که اهل سنت به علی عشق می ورزند شما خیابش را هم نمی کنید و بهترین دلیل آن این است که اهل سنت مثل شما به علی توهین نمی کنند شما علی را انقدر ترسو وناتوان معرفی کردین که هر مسلمانی از علی شما خنده اش می گیره ولی اهل سنت علی را داماد رسول اکرم صلی الله علیه وسلم و پدر زن عمر فاروق ودوست ومشاور ابوبکر صدیق می دانند وآنرا شیر خدا فاتح خیبر ببر غران خندق می دانند ما آنرا خلیفه چهرم خدمان می دانیم وبه اندازه یک سر سوزن آنرا از ابوبکر و عمر و عثمان کمتر نمی دانیم فقط در حق او مثل شما غلو نمی کنیم و به او و خانواده اش توهین نمی کنیم محبت به اصحاب واهل بیت جزء ایمان ماست
انصارالزهرا سلام الله علیها
یکشنبه 15 آبان ماه سال 1390 ساعت 6:23 PM
سلام
نصیحتهاتون رو که میخونم خندم میگیره
نمیخام دروغ بگم حقیقت اینه که حتی جوابهاتون رو هم کامل نخوندم چون معتقدم این بحث عراجیفه اصلا در اثبات حقانیت تشیع یا تسنن فایده ندارد
اصلا تو فرض کن ما قرآن را تحزیف شده میدانیم خوب...
خوب حالا که چی؟؟؟
مذهب شما اثبات میشود؟؟؟؟؟؟
هرچند ما این اعتقاد را نداریم پاسخ:
خسته نباشید
دوست من علت نخواندن کامنت های من این است که شما نمی توانید حق را قبول داشته باشید یعنی خودتان نمی خواهید تعصب کورکورانه شما اجازه نمی دهد مگر نه اینکه ابوجهل و ابو لهب و یهود یان مدینه می دانستند که دین اسلام حق است وحضرت رسول اکرم حق است ولی قبول نمی کردندن چون غرور وتعصب وجاهلیتشان به آنها اجازه نمی داد شما هم همون تعصب کورکورانه را دارید ولی تا کی می خواهید نابینا حرکت کنید چرا نمی خواهید الله را راضی کنید مگر شما مرگ ندارید مگر شما قیامت نمی خواهید جلوی حضرت علی بایستید با چه رویی جلوی پیامبر صلی الله علیه وسلم و خانواده ایشان می ایستید که بخاطر نفع دنیوی ویا بخاطر جهالت وتعصب در گمراهی ماندیدو دیگران را هم گمراه نمودید .
دوما : اگر حقانیت قرآن شناخت حقانیت مذاهب سنی وشیعه نیست پس چیه ؟ مگر خود امام صادق رحمه الله نفرمودند : هر روایتی از ما به شما می رسد آنرا با قرآن مقایسه کنید اگر موافق بود بگیرید اگرمخالف بود ترکش کنید .
پس برای شناخت ائمه و روایاتشان هم ترازوی قرآن لازم است و قرآن ترازوی حقانیت هر مذهب است وقتی شما به قرآن ایمان نداشته باشید نه به امام ایمان دارید و نه به روایات امام .
اساسی ترین محور شناخت حق و باطل قرآن است واگر ثابت بشه که شیعه قرآن را قبول ندارد و اهل سنت قرآن را قبول دارند و هر چیزشان بر محور قرآن است بله دلیل حقانیت اهل سنت است .
اگر میدانید که در قرآن واثبات آن از کتاب هایتان مشکل دارید باید اعتراف کنید که یا قرآن تحریف شده ویا کتاب های شما دروغ می گویند و مشاهیر علماء شما گمراه بودن البته بنا به قول خودت که گفته بودی اگر کسی این عقیده را داشته باشه گمراهه .
تو این اعتقاد را نداری یا می خواهی مانند همان چهار عالمتان تقیه کنی مطمئن باش چون شما قرآن ندارید یعنی هیچ چیز ندازید رو هوا هستید . پنبه وکاهی بیش نیستید و اعتقادات شما بنا به قول قران مانند تار عنکبوته
----------------------------------
1- این کتاب احتجاج طبرسی از کتب تشیع در دست من است که روایتی از حضرت علی نقل کرده است: حضرت علی رضی الله عنه در پاسخ یک زندیق گفت: ثم دفعهم الاضطرار بورود المسائل علیهم عما لا یعلمون تاویله الی جمعه و تالیفه و تضمینه من تلقائهم ما یقیمون به دعائم کفرهم.
ترجمه: سپس هنگامیکه از آنان (خلفای راشدین) مسائلی پرسیده شد که آنان تاویل آن را نمیدانستند مجبور شدند آن را جمع آوری کنند و به آن چیزهائی از طرف خود بیافزایند که با آن ستونهای کفرشان را برپا دارند. ( احتجاج طبرسی صفحه 137 )
------------------------------------
2- تفسیر صافی روایتی نقل میکند. عن ابی جعفر علیه السلام لولا انه زید فی کتاب الله و نقص ما خفی حقنا علی ذی حجی . ترجمه: امام ابوجعفر محمد باقر میگوید: اگر در قرآن زیاد و کم نمی شد حق ما بر هیچ عاقلی پنهان نمی ماند. ( تفسیر صافی ص11 )
------------------------------------
۳ - کتاب مرآة العقول شیعیان روایتی از جعفر صادق بدین شرح نقل کرده است: قال جعفر بن محمد الصادق اما والله لو قرئ القرآن کما انزل لقیتمونا فیه مسمین .
ترجمه: جعفر صادق میگوید سوگند به خدا اگر قرآن همانگونه که نازل شد خوانده می شد شما نامهای ما را در قرآن می دیدید.
( مرآة العقول جلد اول صفحه 171 )
نصیحتهاتون رو که میخونم خندم میگیره
نمیخام دروغ بگم حقیقت اینه که حتی جوابهاتون رو هم کامل نخوندم چون معتقدم این بحث عراجیفه اصلا در اثبات حقانیت تشیع یا تسنن فایده ندارد
اصلا تو فرض کن ما قرآن را تحزیف شده میدانیم خوب...
خوب حالا که چی؟؟؟
مذهب شما اثبات میشود؟؟؟؟؟؟
هرچند ما این اعتقاد را نداریم پاسخ:
خسته نباشید
دوست من علت نخواندن کامنت های من این است که شما نمی توانید حق را قبول داشته باشید یعنی خودتان نمی خواهید تعصب کورکورانه شما اجازه نمی دهد مگر نه اینکه ابوجهل و ابو لهب و یهود یان مدینه می دانستند که دین اسلام حق است وحضرت رسول اکرم حق است ولی قبول نمی کردندن چون غرور وتعصب وجاهلیتشان به آنها اجازه نمی داد شما هم همون تعصب کورکورانه را دارید ولی تا کی می خواهید نابینا حرکت کنید چرا نمی خواهید الله را راضی کنید مگر شما مرگ ندارید مگر شما قیامت نمی خواهید جلوی حضرت علی بایستید با چه رویی جلوی پیامبر صلی الله علیه وسلم و خانواده ایشان می ایستید که بخاطر نفع دنیوی ویا بخاطر جهالت وتعصب در گمراهی ماندیدو دیگران را هم گمراه نمودید .
دوما : اگر حقانیت قرآن شناخت حقانیت مذاهب سنی وشیعه نیست پس چیه ؟ مگر خود امام صادق رحمه الله نفرمودند : هر روایتی از ما به شما می رسد آنرا با قرآن مقایسه کنید اگر موافق بود بگیرید اگرمخالف بود ترکش کنید .
پس برای شناخت ائمه و روایاتشان هم ترازوی قرآن لازم است و قرآن ترازوی حقانیت هر مذهب است وقتی شما به قرآن ایمان نداشته باشید نه به امام ایمان دارید و نه به روایات امام .
اساسی ترین محور شناخت حق و باطل قرآن است واگر ثابت بشه که شیعه قرآن را قبول ندارد و اهل سنت قرآن را قبول دارند و هر چیزشان بر محور قرآن است بله دلیل حقانیت اهل سنت است .
اگر میدانید که در قرآن واثبات آن از کتاب هایتان مشکل دارید باید اعتراف کنید که یا قرآن تحریف شده ویا کتاب های شما دروغ می گویند و مشاهیر علماء شما گمراه بودن البته بنا به قول خودت که گفته بودی اگر کسی این عقیده را داشته باشه گمراهه .
تو این اعتقاد را نداری یا می خواهی مانند همان چهار عالمتان تقیه کنی مطمئن باش چون شما قرآن ندارید یعنی هیچ چیز ندازید رو هوا هستید . پنبه وکاهی بیش نیستید و اعتقادات شما بنا به قول قران مانند تار عنکبوته
----------------------------------
1- این کتاب احتجاج طبرسی از کتب تشیع در دست من است که روایتی از حضرت علی نقل کرده است: حضرت علی رضی الله عنه در پاسخ یک زندیق گفت: ثم دفعهم الاضطرار بورود المسائل علیهم عما لا یعلمون تاویله الی جمعه و تالیفه و تضمینه من تلقائهم ما یقیمون به دعائم کفرهم.
ترجمه: سپس هنگامیکه از آنان (خلفای راشدین) مسائلی پرسیده شد که آنان تاویل آن را نمیدانستند مجبور شدند آن را جمع آوری کنند و به آن چیزهائی از طرف خود بیافزایند که با آن ستونهای کفرشان را برپا دارند. ( احتجاج طبرسی صفحه 137 )
------------------------------------
2- تفسیر صافی روایتی نقل میکند. عن ابی جعفر علیه السلام لولا انه زید فی کتاب الله و نقص ما خفی حقنا علی ذی حجی . ترجمه: امام ابوجعفر محمد باقر میگوید: اگر در قرآن زیاد و کم نمی شد حق ما بر هیچ عاقلی پنهان نمی ماند. ( تفسیر صافی ص11 )
------------------------------------
۳ - کتاب مرآة العقول شیعیان روایتی از جعفر صادق بدین شرح نقل کرده است: قال جعفر بن محمد الصادق اما والله لو قرئ القرآن کما انزل لقیتمونا فیه مسمین .
ترجمه: جعفر صادق میگوید سوگند به خدا اگر قرآن همانگونه که نازل شد خوانده می شد شما نامهای ما را در قرآن می دیدید.
( مرآة العقول جلد اول صفحه 171 )
انصارالزهرا سلام الله علیها
دوشنبه 16 آبان ماه سال 1390 ساعت 09:25 AM
حال شما خوبه؟
بچه ی کجایی آخه؟؟؟
عزیزم من دارم میگم حتی متنت رو نخوندم و این کامنتها رو هم بررسی نکردم چون مساله در شیعه اختلافی است
این یکی دیگر از بی انصافی های سایتهایی است که از آنجا مطالبتان را کپی پیست کردید به این علت که فقط اعتقاد بخشی از قدما را آورده اند.
اولا بدان ما اعتقاداتمان را از راوی نداریم ولو اینکه آن شخصیت مجلسی عزیز باشد و اعتقاداتمان را از معصوم علیه السلام داریم
ثانیا چرا حالیتون نیست؟؟؟
میگم این بحث اختلافی است و منبع گذاشتم که در روایات شما هم امثال این بحثها وجود دارد و وقتی میگوییم علمای ما امروزه قبول ندارند به این علت است که روایات دیگری دیده اند.
باور کنید تا حالا انقدر یک مناظره رو شل نگرفته بودم چون معتقدم دارید به کوچه ی بیراهه میروید و اصلا سر مباحثی که شایسته است بحث نمیشود...
شما یک مساله اختلافی شیعه را کردید پیراهن عثمان در حالیکه خود مولف فصل الخطاب که همه ی منابعی که دادید از آنجا ارائه شده از کتابت کتابش پشیمان شده بود و معتقد بود اشتباه رفته اما خودکرده را تدبیر نیست... پاسخ:
خسته نباشید
عزیزم من بچه بلوچستانم ! مگه این تاثیری در بحث ما داره ؟
به تو وقت می دهم خوب کامنت ها رو بخون فکر کن بعد تصمیم بگیر
........ شما اعتقاداتتان را از معصوم می گیرید ولی خود معصوم که نمی یاد به تو بگه آقای انصار این اعتقاد تو بردار سه کیلو مال شما همین مجلسی ها هستند که روایات آنها را برایتان نقل می کنند شما می فهمید چی دارید می گویید شما دارید رابطه های بین خودتان و ائمه را قطع می کنید . من حالیم هست تو نمی فهمی چی می گی گیج شدی .
...... این بحث اتفاقا در مذهب شیعه اختلافی نیست این مثل مسئله امامت در بین شما به تواتر واجماع رسیده اگر هم چهار نفر اختلاف کردند بر ساس تقیه بوده چون دلیلی برا انکارشان ندارند و تنها دلیلشان عظمت صحابه است که این یکی خودش دلیل بر ضعف علمی آنان بوده ولی این مسئله کاملا یک مسئله اجماعی است وبه تواتر رسیده . .
وبه این مسئله مشاهیر شما اعتراف نموده اند
-------------------------
همانطور که علامه حجت سید عدنان بحرانی می گوید : روایاتی که شمارش نمیشود بسیار است و از حد تواتر گذشته است، و در نقل کردن آنها فایده زیادی نمیباشد، بعد از اینکه قول به تحریف و تغییر بین فریقین شایع میباشد، و از جمله مسلمات نزد صحابه و تابعین میباشد، بلکه فرقه محقه ( شیعه ) اجماع دارد و از ضروریات مذهبشان است و در این مورد روایاتشان بسیار میباشد.
( مشارق الشموس الدریه از منشورات مکتبه عدنانیه بحرین ص 126 )
------------------------
شما که می گویید خود طبرسی بعدا توبه کرده ولی خود او در کتابش اجماع شیعه در مورد تحریف قرآن را از یکی از مجتهدان شیعه نقل می کند ببین وتوجه کن .
شیخ یحیی شاگرد کرکی
میگوید: خاص و عام از اهل قبله اجماع دارند که همانا این قرآنی که اکنون در دست مردم میباشد کل قرآن نیست، و همانا چیزهای از قرآن از بین رفته که در دست مردم نیست
( فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب طبرسی ص، 23، و وی این کلام را از کتاب الامامه، تالیف یحیی شاگرد کرکی نقل کرده است )
-----------------------
محمد بن نعمان مفیدمی گوید : امامیه بر وجوب رجعت (بازگشت) بسیاری از مردگان به دنیا قبل از روز قیامت اتفاق دارند، و بر اطلاق بداء در وصف خدای بزرگ اتفاق دارند، و اتفاق دارند بر اینکه پیشوایان گمراه در جمعآوری قرآن بر موجب تنزیل و سنت رسول (صلى الله علیه وسلم) روی گردانی نمودهاند . ( أوائل المقالات ص، 48-49. دار الکتاب اسلامی – بیروت )
---------------------------
دوست من چرا می خواهی از واقعیت فرار بکنید گفتم که این گند از مذهب شما پاک نمی شه مگر به اعتراف اشتباه و رد کردن و گمراه قرار دادن اسلافتان .
-----------------------
من به شما توصیه می کنم مناظره را کمی محکمتر بگیرید والا لجام او از دستت در میاد بعد پشیمون می شی در ضمن من مطالبی را که از کتب شما نقل می کنم ضرورتی نمی بینم ووقتش را هم ندارم که باز نویسی بکنم لذا آنها را کپی پست می کنم ولی شما وظیفه دارید جواب بدهید .
لذا دوباره تکرار می کنم که شیعه قرآن را تحریف شده می داند وبه قرآن ایمان ندارد بلکه می گوید وقتی مهدی بیاید قرآن اصلی را که هفده هزار آیه است با خودش می آورد . مبارکتان باد ولی چطور می خواهید تلاوتش کنید خیلی طولانی است آدم رو خسته می کنه .
بچه ی کجایی آخه؟؟؟
عزیزم من دارم میگم حتی متنت رو نخوندم و این کامنتها رو هم بررسی نکردم چون مساله در شیعه اختلافی است
این یکی دیگر از بی انصافی های سایتهایی است که از آنجا مطالبتان را کپی پیست کردید به این علت که فقط اعتقاد بخشی از قدما را آورده اند.
اولا بدان ما اعتقاداتمان را از راوی نداریم ولو اینکه آن شخصیت مجلسی عزیز باشد و اعتقاداتمان را از معصوم علیه السلام داریم
ثانیا چرا حالیتون نیست؟؟؟
میگم این بحث اختلافی است و منبع گذاشتم که در روایات شما هم امثال این بحثها وجود دارد و وقتی میگوییم علمای ما امروزه قبول ندارند به این علت است که روایات دیگری دیده اند.
باور کنید تا حالا انقدر یک مناظره رو شل نگرفته بودم چون معتقدم دارید به کوچه ی بیراهه میروید و اصلا سر مباحثی که شایسته است بحث نمیشود...
شما یک مساله اختلافی شیعه را کردید پیراهن عثمان در حالیکه خود مولف فصل الخطاب که همه ی منابعی که دادید از آنجا ارائه شده از کتابت کتابش پشیمان شده بود و معتقد بود اشتباه رفته اما خودکرده را تدبیر نیست... پاسخ:
خسته نباشید
عزیزم من بچه بلوچستانم ! مگه این تاثیری در بحث ما داره ؟
به تو وقت می دهم خوب کامنت ها رو بخون فکر کن بعد تصمیم بگیر
........ شما اعتقاداتتان را از معصوم می گیرید ولی خود معصوم که نمی یاد به تو بگه آقای انصار این اعتقاد تو بردار سه کیلو مال شما همین مجلسی ها هستند که روایات آنها را برایتان نقل می کنند شما می فهمید چی دارید می گویید شما دارید رابطه های بین خودتان و ائمه را قطع می کنید . من حالیم هست تو نمی فهمی چی می گی گیج شدی .
...... این بحث اتفاقا در مذهب شیعه اختلافی نیست این مثل مسئله امامت در بین شما به تواتر واجماع رسیده اگر هم چهار نفر اختلاف کردند بر ساس تقیه بوده چون دلیلی برا انکارشان ندارند و تنها دلیلشان عظمت صحابه است که این یکی خودش دلیل بر ضعف علمی آنان بوده ولی این مسئله کاملا یک مسئله اجماعی است وبه تواتر رسیده . .
وبه این مسئله مشاهیر شما اعتراف نموده اند
-------------------------
همانطور که علامه حجت سید عدنان بحرانی می گوید : روایاتی که شمارش نمیشود بسیار است و از حد تواتر گذشته است، و در نقل کردن آنها فایده زیادی نمیباشد، بعد از اینکه قول به تحریف و تغییر بین فریقین شایع میباشد، و از جمله مسلمات نزد صحابه و تابعین میباشد، بلکه فرقه محقه ( شیعه ) اجماع دارد و از ضروریات مذهبشان است و در این مورد روایاتشان بسیار میباشد.
( مشارق الشموس الدریه از منشورات مکتبه عدنانیه بحرین ص 126 )
------------------------
شما که می گویید خود طبرسی بعدا توبه کرده ولی خود او در کتابش اجماع شیعه در مورد تحریف قرآن را از یکی از مجتهدان شیعه نقل می کند ببین وتوجه کن .
شیخ یحیی شاگرد کرکی
میگوید: خاص و عام از اهل قبله اجماع دارند که همانا این قرآنی که اکنون در دست مردم میباشد کل قرآن نیست، و همانا چیزهای از قرآن از بین رفته که در دست مردم نیست
( فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب طبرسی ص، 23، و وی این کلام را از کتاب الامامه، تالیف یحیی شاگرد کرکی نقل کرده است )
-----------------------
محمد بن نعمان مفیدمی گوید : امامیه بر وجوب رجعت (بازگشت) بسیاری از مردگان به دنیا قبل از روز قیامت اتفاق دارند، و بر اطلاق بداء در وصف خدای بزرگ اتفاق دارند، و اتفاق دارند بر اینکه پیشوایان گمراه در جمعآوری قرآن بر موجب تنزیل و سنت رسول (صلى الله علیه وسلم) روی گردانی نمودهاند . ( أوائل المقالات ص، 48-49. دار الکتاب اسلامی – بیروت )
---------------------------
دوست من چرا می خواهی از واقعیت فرار بکنید گفتم که این گند از مذهب شما پاک نمی شه مگر به اعتراف اشتباه و رد کردن و گمراه قرار دادن اسلافتان .
-----------------------
من به شما توصیه می کنم مناظره را کمی محکمتر بگیرید والا لجام او از دستت در میاد بعد پشیمون می شی در ضمن من مطالبی را که از کتب شما نقل می کنم ضرورتی نمی بینم ووقتش را هم ندارم که باز نویسی بکنم لذا آنها را کپی پست می کنم ولی شما وظیفه دارید جواب بدهید .
لذا دوباره تکرار می کنم که شیعه قرآن را تحریف شده می داند وبه قرآن ایمان ندارد بلکه می گوید وقتی مهدی بیاید قرآن اصلی را که هفده هزار آیه است با خودش می آورد . مبارکتان باد ولی چطور می خواهید تلاوتش کنید خیلی طولانی است آدم رو خسته می کنه .
۴ نظر:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطهرین بنص القرآن الکریم
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس و یطهرکم تطهیرا...
اما بعد
قبل هر چیز برادران عزیز
تا اونجایی ک من مباحث رو مطالعه کردم
حول 1قرآن
2 امامت
بود
لذا بهتر میدونم اول بحث تحریف قرآن ک مدیر محترم سایت خیلی علاقه داره رو شروع کنم
1بحث تحریف قرآن ب چند معناست
تحریف لفظی و معنوی
لفظی اعم از زیاده و نقصان
است باین معنا ک آیه ای زیاد شود یا کم
از معانی بحث تحریف معنوی تفسیر برای است
بمعنای اخذ بمتشابهات(طبق صریح نص کتاب)و ترک محکمات
مثل ید الله فوق ایدیهم
اگر استدلال بجسمانیت الله شود
حالا بحث تحریف لفظی
اکثر یا شاید تمام استدلالات مدیر محترم بیان معنی برمیگردد
ک مثلا در حدیث امام صادق در میان آیه
کلمه ای افزوده شده(یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک(فی علی) و ان لا تفعل فما بلغت رسالته..
جواب این سوال آنست ک
برادر من طبق نص قرآنا انا نزلنا الیک الکتاب لتبین للناس
حجیت انفرادی قرآن مردود و وجوب مقام تبیین برای رسول الله صلی الله علیه و اله
اثبات میشود
و چ بسا امام صادق در مقام کشف الغنی و تفسیر آیه (ن تحریف و نبودن در کتاب)بیان داشته اند
ما وقتی مبنا را بر قرآن و حدیث میذاریم
به استدلال روا استدلال نمیکنیم
بلک بروایات استدلال میکنیم
این ک شما میفرمایید اکثر علمای سلف
نه شیخ صدوق و ن ثقه الاسلام و ن شیخ الطایفه و ن شیخ ما مجلسی رضوان الله علیه (برای مراجعه در باره نظریات علما شیعه در خصوص تحریف کتاب مراجعه کنید
***مقدمه تفسیر صافی مرحوم فیض***
قایل بتحریف ب آن معنا ک شما فرمودید نیستند
و معنا تحریف معنوی است ک امیدوارم منصف باشید و بپذیرید
ک از صدر اسلام الی یومنا هذا چ بسیار
افراد ک قرآن را از مجرایش خارج کردند
مثل ابن عربی ک ذیل آیه عذاب بر قوم لوط قرآن را معنوا تحریف کرده
و مما خطایاهم اغرقوا و ادخلوا نارا
این صوفی قابل باین است
ک خطوه بمعنای قدم محکم است و در آتش عشق خدا داخل شدند(و نعوذ بالله ان نکون من الذین فیهم قال رسول الله صلی الله علیه واله
من فسر القرآن برایه فلیتبو مقعده من النار)
انشاالله تعالی بحث امامت را هم میرسیم
امابذارید یکم در باره ی مبانی با هم بحث کنیم
برادر من هیچ کس در حجیت کتاب عزیز شک ندارد و محدثین شیعه هم یقینا قایل بودند
چآنک شیخ ما در اول تمامی ابواب بحار ابتدایش را با آیات مصحف شریف اغاز کرده(شما هر جلد بحار رو نگاه کنی همینه)
اما عزیز من این حرفها منافی با عدم جواز اخذ بمتشابهات و وجوب عمل بمحکمات نیست
برادر من آیا قرآن میتواند تنها حجت الهی باشد
حال انک تمام فرق اسلامی اجماع بر حجیت آن دارن
اگر تنها حجت خدا بود نباید رفع اختلاف میکرد
آیا میکند؟
رجوع کنیم بقول سید الکونین صلی الله علیه و اله
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی
***ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا و مها لن یفترقا حتی یردا علی الحوض.***
مستند بکتاب
قل لا سایلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی
اطیعوا الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطهرین بنص القرآن الکریم انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس و یطهرکم تطهیرا... اما بعد قبل هر چیز برادران عزیز تا اونجایی ک من مباحث رو مطالعه کردم حول 1قرآن 2 امامت بود لذا بهتر میدونم اول بحث تحریف قرآن ک مدیر محترم سایت خیلی علاقه داره رو شروع کنم 1بحث تحریف قرآن ب چند معناست تحریف لفظی و معنوی لفظی اعم از زیاده و نقصان است باین معنا ک آیه ای زیاد شود یا کم از معانی بحث تحریف معنوی تفسیر برای است بمعنای اخذ بمتشابهات(طبق صریح نص کتاب)و ترک محکمات مثل ید الله فوق ایدیهم اگر استدلال بجسمانیت الله شود حالا بحث تحریف لفظی اکثر یا شاید تمام استدلالات مدیر محترم بیان معنی برمیگردد ک مثلا در حدیث امام صادق در میان آیه کلمه ای افزوده شده(یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک(فی علی) و ان لا تفعل فما بلغت رسالته.. جواب این سوال آنست ک برادر من طبق نص قرآنا انا نزلنا الیک الکتاب لتبین للناس حجیت انفرادی قرآن مردود و وجوب مقام تبیین برای رسول الله صلی الله علیه و اله اثبات میشود و چ بسا امام صادق در مقام کشف الغنی و تفسیر آیه (ن تحریف و نبودن در کتاب)بیان داشته اند ما وقتی مبنا را بر قرآن و حدیث میذاریم به استدلال روا استدلال نمیکنیم بلک بروایات استدلال میکنیم این ک شما میفرمایید اکثر علمای سلف نه شیخ صدوق و ن ثقه
الاسلام و ن شیخ الطایفه و ن شیخ ما مجلسی رضوان الله علیه (برای مراجعه در باره نظریات علما شیعه در خصوص تحریف کتاب مراجعه کنید ***مقدمه تفسیر صافی مرحوم فیض*** قایل بتحریف ب آن معنا ک شما فرمودید نیستند و معنا تحریف معنوی است ک امیدوارم منصف باشید و بپذیرید ک از صدر اسلام الی یومنا هذا چ بسیار افراد ک قرآن را از مجرایش خارج کردند مثل ابن عربی ک ذیل آیه عذاب بر قوم لوط قرآن را معنوا تحریف کرده و مما خطایاهم اغرقوا و ادخلوا نارا این صوفی قابل باین است ک خطوه بمعنای قدم محکم است و در آتش عشق خدا داخل شدند(و نعوذ بالله ان نکون من الذین فیهم قال رسول الله صلی الله علیه واله من فسر القرآن برایه فلیتبو مقعده من النار) انشاالله تعالی بحث امامت را هم میرسیم امابذارید یکم در باره ی مبانی با هم بحث کنیم برادر من هیچ کس در حجیت کتاب عزیز شک ندارد و محدثین شیعه هم یقینا قایل بودند چآنک شیخ ما در اول تمامی ابواب بحار ابتدایش را با آیات مصحف شریف اغاز کرده(شما هر جلد بحار رو نگاه کنی همینه) اما عزیز من این حرفها منافی با عدم جواز اخذ بمتشابهات و وجوب عمل بمحکمات نیست برادر من آیا قرآن میتواند تنها حجت الهی باشد حال انک تمام فرق اسلامی اجماع بر حجیت آن دارن اگر تنها حجت خدا بود نباید رفع اختلاف میکرد آیا میکند؟ رجوع کنیم بقول سید الکونین صلی الله علیه و اله انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ***ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا و مها لن یفترقا حتی یردا علی الحوض.*** مستند بکتاب قل لا سایلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی اطیعوا الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم
ارسال یک نظر