خطبه جانسوز حضرت زینب بر ضد قاتلان امام حسین
سپاس مر خداوند را و درود بر پدر من رسول خدا .اما بعد :
ای اهل کوفه ای اهل مکر و خیانت و دست از یاری کشیدن . اشکهایتان خشک نشود و صدای شیون و گریه هایتان آرام نگیرد.شما مثل آن کسی هستید که : " همانند آن زن سبک مغز که پشمهاى تابيده خود را، پس از استحکام،وامىتابيد! در حالى که (سوگند و پيمان) خود را وسيله خيانت و فساد قرار مىدهيد؛ .خبر دار ! و آیا در میان شما غیر از افراد متملق و مداح خود در حالیکه هیچ خیری در وی نیست و اهل شک و پلیدی و تهمت و سینه های پر از بغض و کینه و عداوت و دشمنی وجود دارد؟در هنگام رویارویی ترسو و در مقابل دشمن عاجز بعت شکن و ضایع کننده عهد و پیمان " چه بد اعمالى برای آخرت خود پيش فرستادید! که نتيجه آن، خشم خداوند بود؛ و در عذاب (الهى) جاودانه خواهید ماند."آیا گریه می کنید؟ بلی سوگند به خدا بسیار گریه کنید و کم بخندید زیرا شما ننگ و عار و زشتی بزرگی حاصل کردید و هرگز قادر نخواهید بود پلیدی آنرا از خود بشویید.(کشته شد ) فرزند خاتم پیامبران و معدن رسالت و سرور جوانان اهل بهشت و پناهگاه نیکانتان و مرجع و محل پناه آوردنتان هنگام سختیها و مشکلات و پرچم و نشانه راه و پلکان راه راستتان . او را رها کردید و یاریش ننمودید و پیچ و تاب خوردید " خبردار چه بد بارى بر دوش خواهید کشید!"بدبخت و تیره روز و سرنگون شوید بدرستی که در تلاشتان زیان کردید و هیچگاه خیر نخواهید دید و در معامله زیان نمودید و بازگشتید با غضب خدا و زده شد بر شما مهر ذلت و خواری .وای بر شما ! آیا می دانید چه جگرهایی از محمد را که پر از اندوه و غم بودند پاره پاره کردید و چه خونی را ریختید؟ و چه دست و پا و اعضای بدنی را بریدید؟ " راستى کار بسیار زشت و زنندهاى کردید! نزديک است به خاطر اين عمل آسمانها از هم متلاشى گردد، و زمين شکافته شود، و کوهها بشدّت فرو ريزد..."این جنایات را با حماقت و زشتی تمام انجام دادید زشتی به اندازه پری اسمانها و زمین.آیا اگر از آسمان خون ببارد تعجب می کنید؟ (اگر امروز بر شما عذاب نیاید ) عذاب آخرت رسواکننده تر است. پس مهلت دادن خدا شما را به سبک شمردن این جنایت واندارد. زیرا به عجله کردن وانمی دارد او را شتاب نمودن و ترسی بر وی نیست از فوت نمودن انتقام .هرگز چنین نخواهد شد همانا پروردگار تو در کمین است. امالی شیخ مفید جلد ۱ صفحه ۳۶۲ (از کتب برادران شیعه)زینب ساکت شد . مردم حیران ماندند و (از خجالت و شرم) دستها را بر دهان خود بردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر